وانشات جیمین دختری از جنس انسان پارته ۱۰

ی دفعه از هم جدا شدیم کله شهربازی داشتم دنبالش میگشتم بلکه پیداش کنم همین جوری میگشتم که صدای جیغ ی نفر شنیدم که کمک میخواستم رفتم طرف صدا که دیدم مردی داره ا.ت اذیت میکنه نمیدونم چرا دسته خودم نبود که بدون اختیار رفتم مرد وتا جون داشت و داشتم میزدمش انقدری زدمش که مرد بیهوش شد نگاهی به دخترک کردم که ی گوشه نشسته و با بغض و شوک نگاه مرده میکرد رفتم طرف و پیشش نشستم حالم دسته خودم نبود که نگرانش شده بودم و مدام حالشو از می پرسیدم
جیمین: بچه حالت خوبه؟صدمه ندیدی؟ بلایی سرت نیاورد ؟ ببین نترس باشه؟من اینجام همچی تموم شد باشه؟ مرد دیگه کاریت نداره باشه؟
حالا بریم حالو هوات عوض بشه بریم بازی ؟
ویو جیمین
براید استایل بغلش کردم بردمش از اون قسمت بیرون عین فنچ توی بغلم میلرزید وقتی از اونجا بردمش بیرون و گردوندمش کلی بازی کرد براش ب حجم‌ زیادی خوراکی لباس خریدم وقتی دیگه خسته شد بغلش کردم بردمش عمارت
ویو نویسنده
دخترک با هر حرفه جیمین سرشو تکون میداد انگاری پیشه جیمین حالش خوب بود ترسی از جیمین نداشتم جیمین مدارم با حرفاش آرومش میکرد انگار جیمین مسکن بود براش
ویو ا.ت
اون مرد میخواست بهم تجاوز کنه که جیمین سر رسید و تا جون داشت زدش و با بغض و ترس نگاش کردم وقتی تموم‌شد کلی هوامو داشت ولی بعم دلگرمی داد و منو‌ برد چرخوند

ویو نامجون
همه کارا طبق پیش میرفتم داشتم ردیاب ها و همه اطلاعات اونا رو هک میکردم تا برای پلن b آماده بشیم و بکشیمشون همه‌کارا تقریبا تموم‌ شد که گوشیم ژنگ دیدیم نوشته هویج جوا ب دارم
نامی: الو بله هویج
جیمین: یاا بهم نگو هویج دیگه موهام نارنجی نیست اونم ی شرط‌بندی با کوک و تهیونگ بود الان موهام همون رنگه قبلیه
نامی :تموم شد ؟ خیلی تاثیر گذار بود هویج
خب کارت بگو
جیمین: یااااا.... خب. چشید تموم‌ کردی پلن A؟
نامی: تمومه فقط.....


خب بعد ماها اومدم چطور بود امتحانات؟؟؟