پارت چهار
پارت چهار
کیو : بابا رو من شرط بندی کردههه😢😢😢
؟؟؟: اره بابا رو تو شرط بندی کرده
کیو: خب به هر حال از این زندگی که چیزی بدرتر نمیشه
خب فردا کیو قرار شد بره
اندر ذهن کیو: خب باید برم مغازه بهشون بگم که نمیتونم بیام
خب کیو حرف هاش رو زد و رفت
فردا
کیو داشت میرفت دنبال داداشش که بره ولی توی راه به یکی برخورد که حتی انتظارش رو هم ندارین
خب از اونجایی که حوسلم ترکید فیک نوشتم شرط خدایی ببین چه مهربونم🤗
۵لایک
کیو : بابا رو من شرط بندی کردههه😢😢😢
؟؟؟: اره بابا رو تو شرط بندی کرده
کیو: خب به هر حال از این زندگی که چیزی بدرتر نمیشه
خب فردا کیو قرار شد بره
اندر ذهن کیو: خب باید برم مغازه بهشون بگم که نمیتونم بیام
خب کیو حرف هاش رو زد و رفت
فردا
کیو داشت میرفت دنبال داداشش که بره ولی توی راه به یکی برخورد که حتی انتظارش رو هم ندارین
خب از اونجایی که حوسلم ترکید فیک نوشتم شرط خدایی ببین چه مهربونم🤗
۵لایک
- ۱.۸k
- ۳۰ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط