فیک وقتی نمیدونه دوسش داری پارت ۴
فیک وقتی نمیدونه دوسش داری پارت ۴
جیمین=ماری برو مهمونا اومدن درو باز کن
ماری=باشه
درو باز کرد
شوگا =سلام
ماری=سلام
جونگ کوگ=توکی هستی
ماری=من دوست دختر جیمینم
جیهوپ =بع توچه بیا بر داخل بزار ماهم رد بشیم
جین=هلو
ماری=هلو😳
ماری=اینایی که من دیدم از جیمین خوشگل ترن ولی دوست دخترا شون اصلا خوشگل نیستن 🙂
ماری=جیمین میگم الان من باید چه جوری نقش دوست دخترت رو بازی کنم🙄
جیمین=خودت بلدی
ماری=نه نرو 😱
از زبان ماری
همشون داشتن حرف میزدن که یهو تهیونگ وارد شود اون با دوست دخترش نبود تنها اومد بود تعجب گردم
تهیونگ=سلام
ماری=سلام تو چرا با دوست دخترت نیومدی
جیمین =به توچه
ماری=خیلی خوب حالا یه سوال دیگه
تهیونگ = من دوست دختر ندارم🥺
ماری=اها
تهیونگ =ولز توهم خیلی خوشگلی
ماری=توهم خوشگلی 😊
تاساعت ۱۲ نشستن که دیگ پاشدن رفتم جیمینم اونقدر مست کرده بود خوابش برد
ماری=دوست دارم ببینم جیمین وقتی میخواب چه شکلی بزار برم فضولی کنم😐
وارد اتاق شدم خیلی نار خوابیده بود که یهو بیدار شد
جیمین =عزیزم اینجا چیزی میخای
ماری=اره
جیمین=چی
ماری=دنبال گوشیم بودم 😪
جیمین=گوشیت که تو دست
ماری=چی هان اره 🥺
جیمین=پس چرا اومدی
ماری=اصلا به توچه
جیمین=تا نکی واسه چی اومدی ولت نمیکنم😐
ماری=اصلا باشه اومدم ترو ببینم چه جوری میخابی
جیمین=خو مصلا که چی بشه
ماری=هیچی ولش من رفتم
جیمین=ببین من فردا نیستم میخام برم بار تو باید تا ساعت ۳ تنها بمونی
ماری=ترو خدا نه😖
جیمین=اع لوس نشو دیگه
ماری=میشم جیمین خاهش میکنم
از زبان جیمین
همینجور که داشت حرف. میزد سفت بغلم کرده بود
جیمین=آخ کشتیم باشه توهم بیا 🙂
ماری=دوست دخترتم هست 😕
جیمین=اره یونجیم میاد
ماری=باشه من رفتم بخابم شب بخیر 😤
جیمین=شب بخیر 😑
جیمین=ماری برو مهمونا اومدن درو باز کن
ماری=باشه
درو باز کرد
شوگا =سلام
ماری=سلام
جونگ کوگ=توکی هستی
ماری=من دوست دختر جیمینم
جیهوپ =بع توچه بیا بر داخل بزار ماهم رد بشیم
جین=هلو
ماری=هلو😳
ماری=اینایی که من دیدم از جیمین خوشگل ترن ولی دوست دخترا شون اصلا خوشگل نیستن 🙂
ماری=جیمین میگم الان من باید چه جوری نقش دوست دخترت رو بازی کنم🙄
جیمین=خودت بلدی
ماری=نه نرو 😱
از زبان ماری
همشون داشتن حرف میزدن که یهو تهیونگ وارد شود اون با دوست دخترش نبود تنها اومد بود تعجب گردم
تهیونگ=سلام
ماری=سلام تو چرا با دوست دخترت نیومدی
جیمین =به توچه
ماری=خیلی خوب حالا یه سوال دیگه
تهیونگ = من دوست دختر ندارم🥺
ماری=اها
تهیونگ =ولز توهم خیلی خوشگلی
ماری=توهم خوشگلی 😊
تاساعت ۱۲ نشستن که دیگ پاشدن رفتم جیمینم اونقدر مست کرده بود خوابش برد
ماری=دوست دارم ببینم جیمین وقتی میخواب چه شکلی بزار برم فضولی کنم😐
وارد اتاق شدم خیلی نار خوابیده بود که یهو بیدار شد
جیمین =عزیزم اینجا چیزی میخای
ماری=اره
جیمین=چی
ماری=دنبال گوشیم بودم 😪
جیمین=گوشیت که تو دست
ماری=چی هان اره 🥺
جیمین=پس چرا اومدی
ماری=اصلا به توچه
جیمین=تا نکی واسه چی اومدی ولت نمیکنم😐
ماری=اصلا باشه اومدم ترو ببینم چه جوری میخابی
جیمین=خو مصلا که چی بشه
ماری=هیچی ولش من رفتم
جیمین=ببین من فردا نیستم میخام برم بار تو باید تا ساعت ۳ تنها بمونی
ماری=ترو خدا نه😖
جیمین=اع لوس نشو دیگه
ماری=میشم جیمین خاهش میکنم
از زبان جیمین
همینجور که داشت حرف. میزد سفت بغلم کرده بود
جیمین=آخ کشتیم باشه توهم بیا 🙂
ماری=دوست دخترتم هست 😕
جیمین=اره یونجیم میاد
ماری=باشه من رفتم بخابم شب بخیر 😤
جیمین=شب بخیر 😑
۸.۱k
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.