پیلههای بسیاری دیدهام

پیله‌های بسیاری دیده‌ام
#آویزان از درختی
در جنگل‌های دور
افتاده بر لبه‌ی پنجره
رها در جوب خیابان

هرچه فکر می‌کنم اما
یک پروانه بیشتر
در خاطرم نیست

مگر چندبار به دنیا آمده‌ایم
که این همه می‌میریم...
دیدگاه ها (۱)

#خبر از "چشمِ" خودش داشت اگر،می فهمید...حال ِمن،بعدِ نگاهِ...

#خیراباد_گچساران #آغوشِ تو وطنِ من استومن دیوانه واردیوانه ے...

#شب‌هاخیالت به سرم میزند!ذوق میکنم و پنهانی میخندم...چشمانم ...

#آه که چه قدر فاصله ی ما دور است! فکر می کنم هیچ وقت نرسی و ...

این آخرین بار است که آبادی تمام شهر ها را درون چشم هایت میبی...

‏«آدمها به دلایل مختلف یا نمیتونن متوجه بشن چی میخوان، یا اگ...

باید بدهکاریم بهت رو صاف می کردم و مثل یک ژاپنی وظیفه شناس د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط