باران می باریدروی تنهایی خیابانخواب درخت پریشان بودتو را گم کردمدر التهاب دستانِ خاطره ای دور.باران می بارددور بودیخیال ما را میبردنزدیکِ تو شاید هوا آفتابی ست...ای لیا *