ملاقات با او

ملاقات با او
part 3

ویو ادمین:
فشن شو تموم شد و وقت این رسیده بود که ات با مدلاش بیاد سر صحنه .

ویو ات :
الان باید خیلی زود لباسی که برای رفتن رو صحنه رو اماده کردم بپوشم
با مدلا هماهنگ کردم و رفتیم سر صحنه

وقتی رفتیم سر صحنه همه برامون دست زدن خیلی خوش حالم که به ارزوم رسیدم خبر نگار ها و همه داشتن برام دستم می زدن.
وقت این رسید که با مهمون ها حرف بزنم .

تیلور :سلام ات
ات: سلام عزیزم خیلی دلم برات تنگ شده بود واقعا خیلی خوش اومدی
تیلور : مرسی عزیزم ........... اوه مدیر برنامم بهم زنگ زد باید جواب بدم بعد میام سمتت
ات: باشه ... لوکیشنو که بلدی ؟
تیلور: اره ... اره ( ات و تیلور دوستای صمیمین

اعضا خواستن برن سمت ات ولی خبرنگار ها زود تر رسیدن

( بچه ها خبر نگار رو خ.ن مینویسم )

خ،ن : سلام خانم ات
ات: سلام
خ.ن : میشه درباره ی حسی که الان دارید بهمون بگید
ات من می خواستم الگوی دختران سرزمینم ایران باشم و خب با این شو ی بینالمللی واقا به هدفم رسیدم
خ.ن: چرا توی ایران کارتون رو ادامه ندادید؟
ات : چون واقعا توی ایران محدویت هایی وجود داره که اصلا نمی شه با وجود اون ها کار کرد ولی خب من هیچوقت وطنم ایران رو فراموش نمی کنم توی ایران برای مردم مخصوصا زن ها محدودیت ها و قوانین سرسنگینی وجود داره که ادم اصلا نمیتونه اون طرحش رو ادامه بده واقعا بخواطر همینم من اومدم به فرانسه تا طرح های اصلیم رو بتونم ارائه بدم
خ.ن : خیلی ممنون
با تکون دادن سرم جوابشو دادم .

نامجون به عنوان لیدر میاد و با ات سلام میکنه.

نوبت میرسه به کوک
کوک: سلام من ...
ات: بله بله خودم میشناسمتون من نوجوون که بودم طرفدارتون بودم اما توی ایران هیتر های زیادی هستن که نمیزارن ادم به سمت علایقشون برن . البته هنوز هم طرفدارتون هستم ولی نه به اون اندازه ولی کاور اهنگ جدیدتون ترکونده ها ( خنده )
کوک: اوه ..... مرسی ممنونم

تا اونموقع تهیونگ محو زیبیاییی ات شده بود


ادامه دارد.....
حمایت ها فراموش نشه 💫