bad girl mafia
پارت ۱۹..
جیمین : ببین نمیدونم چه نقشه ای داری فقط بدون پنج دقیقه دیگه باید بیرون باشی
آکیرو فهمید جیمین چی میگه ولی طوری وانمود کرد انگار اتفاقی نیفتاده،
پرش زمانی
مکان : نمایشگاه نقاشی / بخش 2
ویو راوی : از نگاه پسرا
جیمین به بقیه خبر داده بود که آکیرو یه نقشه ای داره و پنج دقیقه دیگه باید بیرون باشه ولی غافل از اینکه لینگو هم نقشه حمله به اون عمارت رو داره.
جیمین داشت سعی میکرد تمام دوربین های اونجا رو هک کنه تا اثری از قیافه آکیرو و صد البته قیافه تهیونگ که عضو مخفی بود پیدا نباشه ،
جیمین به وسیله ایرپاد با پسرا در ارتباط بود :
جیمین : شوگا تو برو به راهرو سمت چپ سالن
شوگا : دریافت شد
جیمین : جین و جیهوپ شما برید توی سالن شرقی
جین و جیهوپ : دریافت شد
جیمین : جی کی تو برو به سمت بالکن شمالی چند نفر اونجا هستن و تو وی برو سمت لاوی جنوبی دقیقا کنار گلدون بزرگ وایسا خودت که میدونی چیکار کنی
جی کی ، وی : دریافت شد
بقیه رفتن سر پست خودشون حدود چند دقیقه بعد جیمین متوجه شد نیرو های اضافی داره دور تا دور عمارت و میگیره اول فکر کرد نیرو های خودشونن ولی بعد که علامت روی ون ها رو دید فهمید همش یه حقه بوده پس سریع نیرو های خودشونو و خبر کرد و باز با ایرپاد با پسرا ارتباط برقرار کرد :
جیمین : الان وقت توضیح نیست فقط کاری که میگم و بکنید شوگا تو سریعا بعد ورود چند نفر به راهرو بیا بیرون و در و قفل کن ، جیهوپ و جین شما به یه بهونه ای مردم و از اون سالن دور کنید ، جی کی تو مبارزت از همه بهتره پس با سیاه پوشایی که میان سعی کن بیشتر مبارزه تن به تن کنی تا مبارزه دورادور و تهیونگ تو از طریق زیر زمین غربی بیا بیرون، وقتی اومدی بیرون میبینی ون ما با پلاک WD 38501 هستش فقط قبلش ماسک توی جیب کتت رو بزن
وی : دریافت شد
پرش زمانی
مکان : نمایشگاه نقاشی / بخش 3
ویو راوی: از دید آکیرو
لینگو همینطوری به آکیرو نزدیک تر میشد و سوال هایی ازش میپرسید
لینگو خیلی نزدیک شد و کمر اکیرو رو گرفت
اکیرو که باید سریع میرفت گفت:
آکیرو : دوباره انقدر زود صمیمی شدی؟
لینگو: اوه لیدی...میدونی چیه؟ باید چیزی رو بهت بگم...
اکیرو با خودش گفت که پنج دیقش تموم شده و باید سریع بره وگرنه جیمین بیچارش میکنه:
اکیرو: اره میدونم، میدونم که باید برم
لینگو : حالا عجله ای نیست..تازه داره خوش میگذره
آکیرو : متاسفم نمیتونم
لینگو : خیلی خب فقط میخواستم بگم .
لینگو اکیرو رو از خودش دور کرد و کتشو در آورد و گوشه ای از پشت بام پرت کرد :
لینگو : فقط بدون تمام این مدت در حال گول خوردن بودی
و بعد حرفش یه تفنگ گرفت طرف آکیرو و بعد پوزخند زد ، اون پوزخندش تبدیل به اخم غلیظی شد و بعد فریاد و...
نظرتون راجب فیک چیه؟ ادامش بدم؟ تو کامنتا بگید💜
جیمین : ببین نمیدونم چه نقشه ای داری فقط بدون پنج دقیقه دیگه باید بیرون باشی
آکیرو فهمید جیمین چی میگه ولی طوری وانمود کرد انگار اتفاقی نیفتاده،
پرش زمانی
مکان : نمایشگاه نقاشی / بخش 2
ویو راوی : از نگاه پسرا
جیمین به بقیه خبر داده بود که آکیرو یه نقشه ای داره و پنج دقیقه دیگه باید بیرون باشه ولی غافل از اینکه لینگو هم نقشه حمله به اون عمارت رو داره.
جیمین داشت سعی میکرد تمام دوربین های اونجا رو هک کنه تا اثری از قیافه آکیرو و صد البته قیافه تهیونگ که عضو مخفی بود پیدا نباشه ،
جیمین به وسیله ایرپاد با پسرا در ارتباط بود :
جیمین : شوگا تو برو به راهرو سمت چپ سالن
شوگا : دریافت شد
جیمین : جین و جیهوپ شما برید توی سالن شرقی
جین و جیهوپ : دریافت شد
جیمین : جی کی تو برو به سمت بالکن شمالی چند نفر اونجا هستن و تو وی برو سمت لاوی جنوبی دقیقا کنار گلدون بزرگ وایسا خودت که میدونی چیکار کنی
جی کی ، وی : دریافت شد
بقیه رفتن سر پست خودشون حدود چند دقیقه بعد جیمین متوجه شد نیرو های اضافی داره دور تا دور عمارت و میگیره اول فکر کرد نیرو های خودشونن ولی بعد که علامت روی ون ها رو دید فهمید همش یه حقه بوده پس سریع نیرو های خودشونو و خبر کرد و باز با ایرپاد با پسرا ارتباط برقرار کرد :
جیمین : الان وقت توضیح نیست فقط کاری که میگم و بکنید شوگا تو سریعا بعد ورود چند نفر به راهرو بیا بیرون و در و قفل کن ، جیهوپ و جین شما به یه بهونه ای مردم و از اون سالن دور کنید ، جی کی تو مبارزت از همه بهتره پس با سیاه پوشایی که میان سعی کن بیشتر مبارزه تن به تن کنی تا مبارزه دورادور و تهیونگ تو از طریق زیر زمین غربی بیا بیرون، وقتی اومدی بیرون میبینی ون ما با پلاک WD 38501 هستش فقط قبلش ماسک توی جیب کتت رو بزن
وی : دریافت شد
پرش زمانی
مکان : نمایشگاه نقاشی / بخش 3
ویو راوی: از دید آکیرو
لینگو همینطوری به آکیرو نزدیک تر میشد و سوال هایی ازش میپرسید
لینگو خیلی نزدیک شد و کمر اکیرو رو گرفت
اکیرو که باید سریع میرفت گفت:
آکیرو : دوباره انقدر زود صمیمی شدی؟
لینگو: اوه لیدی...میدونی چیه؟ باید چیزی رو بهت بگم...
اکیرو با خودش گفت که پنج دیقش تموم شده و باید سریع بره وگرنه جیمین بیچارش میکنه:
اکیرو: اره میدونم، میدونم که باید برم
لینگو : حالا عجله ای نیست..تازه داره خوش میگذره
آکیرو : متاسفم نمیتونم
لینگو : خیلی خب فقط میخواستم بگم .
لینگو اکیرو رو از خودش دور کرد و کتشو در آورد و گوشه ای از پشت بام پرت کرد :
لینگو : فقط بدون تمام این مدت در حال گول خوردن بودی
و بعد حرفش یه تفنگ گرفت طرف آکیرو و بعد پوزخند زد ، اون پوزخندش تبدیل به اخم غلیظی شد و بعد فریاد و...
نظرتون راجب فیک چیه؟ ادامش بدم؟ تو کامنتا بگید💜
۴.۰k
۰۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.