کلامی ندارم دلبندم که این نامه را بنویسم. در فضای خالی می
کلامی ندارم دلبندم که این نامه را بنویسم. در فضای خالی می نویسمش. شاید بازگردی و اینجا پیدایم نکنی. آن وقت این تمام چیزی است که با آن می توانی به یادم بیاوری. زندگی می تواند خیلی طولانی شود. همه چیز مثل سابق است. من هیچ چیز نمی دانم و با این حال همه چیز را می دانم. در آخرین خوابی که دیدم داشتم برای تو از رستوران غذا می خریدم. آدم های اطرافم یک سر غریبه بودند. وقتی غذا خریدم حتی در رویا هم نمی دانستم کجایی. نمی دانم صدایم را می شنوی. می دانی چقدر دوستت دارم. من نمی توانم بگویم چقدر برایم عزیزی. من با تو حرف می زنم. فقط با تو. تو همیشه با منی و من که هرگز یاد نگرفته ام کسی را دوست بدارم برای تو دلتنگ می شوم. این منم. من دلتنگ تو. تو کجایی؟
# رادیو هفت
# رادیو هفت
۵.۴k
۲۲ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.