گفتم زندگی همیشه آن قصه یک خطی در کتاب ها نیست گاهی کلاف

گفتم زندگی همیشه آن قصه یک خطی در کتاب ها نیست. گاهی کلاف سر در گمی می شود که هر رشته اش را هزاران سر است و گذاشتن و گذشتن گاهی از مردن سخت تر. وقتی ندانی چه چیز را باید گذاشت و برای چه باید گذشت. زندگی سرنوشت ناگزیری است. همیشه باید کند، یک روز زخم را، یک روز جان را و دیری نمی گذرد که دل را. آنچه تمام شدنی است آرام یا ناگهان اما به پایان می رسد. وقت رفتن که برسد چند عکس و مشتی خاطره مانع هیچ کس نخواهد شد...

# رادیو هفت
دیدگاه ها (۱)

کلامی ندارم دلبندم که این نامه را بنویسم. در فضای خالی می نو...

من بی تو نمی میرم. هیچ کس بی هیچ کس نمی میرد. آخرش همه بدون ...

بودنمان که چاره کار نشد. رفتم مگر میان من و تو تنهایی حکم کن...

سلام می کنم. رو بر می گردانی تا نادیده ام بگیری. اما همین یع...

تو قله ی خیالی و تسخیر تو محال#قیصر_امین_پور کوله باریست پر ...

چهار ۲ _ فریب دنیلسال های نوجوانی لیندا با لبخندهای دنیل شکل...

چپتر ۱ _ دختر یتیمعصر بود. سایه دیوار های بلند و ترک خورده ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط