ات و تودوروکی پارت

ا~ت و تودوروکی پارت ۱۰
ا~ت « من الان اینو ‌چطوری به تودوروکی بگم لعنت بهت داداش تویا »

{تویا زبون درازی}

تویا « اوووو اهاااا ی فکری ب ذهنم رسید »

ا~ت « اون وقت چیه »

تویا « با گوشیت زنگ بزن به شوتو و به ده من »

ا~ت « باشه »

تویا « الو سلام »

تودوروکی « الو سلام ببخشید گوشیه ا~ت دست شما چیکار میکنه »

تویا « اهم راستش ا~ت دوست دختر منه میشه ب ادرسی که میدم بیای »

تودوروکی « ها دوست دخترت ..... باشه »

℅ پایان تماس ℅

ا~ت « ای دلقک گاووووو چیکار کردیییییییی »

تویا « یاه یاه خوب کردم حالا منتظرش بمون »

وویو تودوروکی ........
خب دوستان من برا این فیک کلا شخصیت تویا رو تغییر دادم چون اون با ی خانواده ی اروم و مهربون بزرگ شده اینطوری شده قرارع ی پارت اضافه برای داستان تویا بدم
فعلا بای 👋👋👋👋
دیدگاه ها (۵)

فرصتی دیگر پارت ۳باکوگو « اکاااااااا »[منظورش اژدهاشه و اینک...

تک پارتی اتک در گروه گپ ژان : بچه ها کسی چیزی میدونه که اشک ...

برادر فالو شود https://wisgoon.com/mikayuu

حالم صد از صددددد گفته بودم با رفیقم قهرم الان اشتی کردم حال...

ا~ت و تودوروکی پارت ۳۰{شوتو ب در تکیه داد} {شوتو اروم زمزمه ...

ا~ت و تودوروکی پارت ۳۱{دید ک ا~ت اونجا نیس} {پنجره ی دایره ا...

پارت ۴۳ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط