ترجمه قسمتی از نامه 45 نهج البلاغه
ترجمه قسمتی از نامه 45 نهج البلاغه
1 ضرورت ساده زیستی کار گزاران
پس از یاد #خدا و درود ! ای پسر حنیف!
به من گزارش دادند که مردی از سرمایه داران بصره ، تو را به مهمانی خویش فراخواند و تو به سرعت به سوی آن شتافتی.
خوردنی های رنگارنگ برای تو آوردند و کاسه های پر از غذا پی در پی جلوی تو نهادند .
گمان نمیکردم مهمانی مردی را بپذیری که نیازمندانشان با ستم محروم شده ، و ثروتمندانش بر سر سفره دعوت شده اند، اندیشه کن در کجایی و بر سر کدام سفره میخوری؟
پس آن غذایی که #حلال و حرام بودنش را نمیدانی ،دور بیفکن و آنچه را به پاکیزگی و حلال بودنش یقین داری مصرف کن.
1 ضرورت ساده زیستی کار گزاران
پس از یاد #خدا و درود ! ای پسر حنیف!
به من گزارش دادند که مردی از سرمایه داران بصره ، تو را به مهمانی خویش فراخواند و تو به سرعت به سوی آن شتافتی.
خوردنی های رنگارنگ برای تو آوردند و کاسه های پر از غذا پی در پی جلوی تو نهادند .
گمان نمیکردم مهمانی مردی را بپذیری که نیازمندانشان با ستم محروم شده ، و ثروتمندانش بر سر سفره دعوت شده اند، اندیشه کن در کجایی و بر سر کدام سفره میخوری؟
پس آن غذایی که #حلال و حرام بودنش را نمیدانی ،دور بیفکن و آنچه را به پاکیزگی و حلال بودنش یقین داری مصرف کن.
۸۸۶
۰۴ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.