عشق قمار

#پارت ۴

کوک : من شرطم یه شب پیشم باشی
گلوریا : باشه قبوله (پوزخند )
شرط من تمام بار های اسلحه ای که این ماه میگیرید هس
کوک : اوک
دست اول برنده گلوریا


دست دوم برنده کوک

دست سوم برنده گلوریا

دست چهارم برنده کوک

دست پنجم .....
گلوریا :باورم نمیشه اینقدر خوب بازی بکنه ولی اینبار دیگه هیچ شانسی نداره
کوک :هردو مساوی بدیم به صورتش نگاه کردم خیلی ریلکس بود و این منو عصبانی می‌کرد ولی از حق نگذریم هم اسمش و لقبش بهش میاد
دیگه وسطای بازی بود و بله این امکان نداره اون برد چطور ممکنه
دست آخر برنده گلوریا

گلوریا : خوب مستر جئون قمار خوبی بود افرادم کا هارو زیر نظر دارن من دیگه میرم همین که خواستم برم دستمو کشید

کوک :چقد عجله ای شما حالا حالا ها مهمون من هستی لیدی (سرد . بم )

گلوریا :دیدم اینجوری کرد که فیلیکس و من دوتامون اسلحه هارو درآوردیم و روبهروش قرار دادیم که با پوزخند نگا می‌کرد

کوک :چقد یه ادم باید خنگ باشه راستی نورهای قرمز روی قلبت چیههه

گلوریا : اینو گفت حرصم گرفت معلومه ااری چه غلطی میکنی (داد)

کوک : صداتو برای من نبر بالا هرزه (عربده)

فیلیکس :خفه شو (ببخشید) با داد

کوک ببرینشون

گلوریا :ولم کن مرتیکه عوضی (فقط فیکه دوستا)