زرتشت
#زرتشت
#شاهنامه
زرتشت در شاهنامه
نا به شهادت شاهنامه ظهور زرتشت و آیین او در قلمرو ایران زمین در عهد پادشاهی #گشتاسب صورت پذیرفت. زرتشت خود به دربار آمد و پیغمبری خویش را در حضور شاه کشور رسما اعلام داشت
:به شاه جــــــــهان گفت پیغمبرم تو را سوی یزدان همی رهبرم .....زگوینده بپذیر به دیـــــــن اوی بیــــــــــاموز از راه و آییـــــن اوی بیـــــــاموز آیین دیـــن بـــــهی بـــی دین نه خوب است شاهنشهی چنین به نظر میرسد که جمع آمد دربار که زرتشت در آن پیغمبری خود را اعلان کرد محفل نمایش نبود. برای اعلان قبول دین بهی یعنی #آیین_زرتشتی قبلا بزرگان و اشراف را جمع آورده بودند و در آن جمع آمد کتاب اوستا را از نظر می گذرانیدند و نظریه رد و قبول دین تازه در همان محفل فیصله شده بود.مناسب حال باید خاطر نشان ساخت که علاوه بر حمد و سنا و اظهار اخلاص و احترام فراوان خود #فردوسی به پیشگاه زرتشت٬ چهره این پیمبر٬ خصلت و خصوصیات خاص این ابرمرد دین و آیین٬ بنیانگذار #دین_بهی پاکی٬ آزادی و آزادگی از زبان قهرمانان شاهنامه هنگام شرح و تفسیر این و یا آن حادثه و واقعه رخ داده یا بررسی و ارزیابی مسائل امری یا سفارشی آشکارتر٬ پر فر و پر شکوهتر و پر درخش و جلای دیگر می گردد.زرتشت به قبول و تایید قهرمانان شاهنامه مردی روشن روان٬ دانشمند٬ سخنگوی ماهر٬ دانا و داننده٬ با رای و تدبیر٬ کلید در راز و نیازها در مجمع مظهر همه نکویی ها می باشد. او آبادگر٬ ایجادگر است٬ کتاب دارد یعنی پیغمبر صاحب کتاب است٬خداوند مقام ومنزلت٬ حرمت و ارجمندی است. وی نه با امر و فرمان٬ معجزه یا وسیله دیگر بلکه مستقیما در امور دینی و فرهنگی و کارهای هر روزه زندگی فعال اشتراک می نماید. بخلی٬ حسدی٬ کینه ی و ناراستی و ناراست اندیشی در وجود شریف او٬ در تعلیمات او مصلحت و مشورت های او نیست. از این جهت هم مظهر پاکی و پاکیزگی٬ #خرد و #خردمندی٬ عقل ذکاوت ازلی٬ نمونه کامل عبرت و پیروی است. میان همه محترمان و ارجمندان شاهنامه تابناک ترین چهره می باشد. باید خاطر نشان ساخت که مصلحت و مشورت های وی همه بر نفع آبادی کشور٬ امن و رفاهیت خلق و امنیت ایران است.پادشاه کشور گوشتاسپ آیین پیمبر زرتشت را که در نهاد ان منافع انسان٬ هدفهای والای آن نهان بود٬ پذیرفت. در این وضع چگونه پذیرفتن این دین بهی را از جانب گوشتاسپ روشن معلوم نیست و شاید حقیقت همان اشارت فوق باشد.در ردیف دیگر امور اداری و دولت داری٬ بنا به هدایات و رهنمودهای زرتشت٬ به ساختمان عمارات دینی و تاریخی بزرگ چون گنبدان بر آذران٬ آتشکده مهر برزین و امثال آن پرداختند و زمینه های دیگرآبادی ها نیز تدریجا مهیا گردید.زرتشت پیمبر با دست خود در آتشکده مهر برزین درخت سروی کشت و بر تن آن نوشت که گوشتاسپ دین بهی را بپذیرفت. این نوشته در ذات خود گواهینامه و یادگاری از عهد قبول آیین زرتشتی و سایه دست پیمبر بود
برادر گوشتاسپ زریر و فرزند پهلوان٬ نامدار و نامبردار او #اسفندیار_رویین_تن مبلغان دین و آیین نو در شهر و ولایات و روستا و دهات مملکت شدند٬ این دو شخص در باب استقرار و استحکام پایه های آیین جدید کارهای زیادی را انجام دادند.مخالفین آنوقت٬ ایران در شخص ارجاسپ حکمران چین که زورا از ایران بازمی ستاند٬ از قبول آیین و دین نو از جانب گوشتاسپ و با مصلحت زرتشت سرکشی کردن از دادن باژوساو سخت به شور آمده نهایت اظهار می دارد
صرف نظر از همه تهدیدها و گله ها و شکوه و شکایت های حریفان شاه ایران به دین بهین زرتشتی خود و قول و تصمیم خویش و در امر سرکشی از بند زوری اجنبی طبق دستور پیمبر بیدار بماند و برعکس برای استحکام پایه های آیین نو پسرش اسفندیار را به روم و به هند و شهر و دهات فرستاد.با سعی و کوشش اسفندیار و یاران او در این کشور ها و دیگر محلات باقی مانده دین زرتشتی پذیرفته و بت ها سوزانده شد
سپس با تقاضای ساکنان محل ها از جانب گوشتاسپ به آن جا دستورالمعمل ها و هدایت نامه های زرتشتی حقیقت واقعی و فضیلت و برتری عقاید دین جدید را به طور واقعی به آن آشکار می ساختند.خود فردوسی هم در شاهنامه رشد و پیشرفت اغلب ساحه های زندگی را از فیض و برکت این تعلیمات نو میبیند.#اسفندیار پس از انجام وظیفه از باب استحکام آیین زرتشتی در نامه ای حضور پدر این مطلب را مخصوص ابراز می دارد
از اشارات بالا چنین برمی آید که اسفندیار و یارانش بنا بدستور زرتشت در جریان تبلیغ و تشویق و تعلیم دین بهی در برقراری عدالت اجتماعی٬ تامین مساوات و همنوای مردمان کارهای جالبی را نیز انجام داده خرابی ها را آباد نموده اند.در سلسله قصه ها٬ افسانه ها و نقل و روایات زیادی شاهنامه٬ زرتشت و عقاید او چون رهبر معنوی پیمبر نیک رای و نیکو تدبیر یادآوری می شود. در همه گفتارهایی که به
#شاهنامه
زرتشت در شاهنامه
نا به شهادت شاهنامه ظهور زرتشت و آیین او در قلمرو ایران زمین در عهد پادشاهی #گشتاسب صورت پذیرفت. زرتشت خود به دربار آمد و پیغمبری خویش را در حضور شاه کشور رسما اعلام داشت
:به شاه جــــــــهان گفت پیغمبرم تو را سوی یزدان همی رهبرم .....زگوینده بپذیر به دیـــــــن اوی بیــــــــــاموز از راه و آییـــــن اوی بیـــــــاموز آیین دیـــن بـــــهی بـــی دین نه خوب است شاهنشهی چنین به نظر میرسد که جمع آمد دربار که زرتشت در آن پیغمبری خود را اعلان کرد محفل نمایش نبود. برای اعلان قبول دین بهی یعنی #آیین_زرتشتی قبلا بزرگان و اشراف را جمع آورده بودند و در آن جمع آمد کتاب اوستا را از نظر می گذرانیدند و نظریه رد و قبول دین تازه در همان محفل فیصله شده بود.مناسب حال باید خاطر نشان ساخت که علاوه بر حمد و سنا و اظهار اخلاص و احترام فراوان خود #فردوسی به پیشگاه زرتشت٬ چهره این پیمبر٬ خصلت و خصوصیات خاص این ابرمرد دین و آیین٬ بنیانگذار #دین_بهی پاکی٬ آزادی و آزادگی از زبان قهرمانان شاهنامه هنگام شرح و تفسیر این و یا آن حادثه و واقعه رخ داده یا بررسی و ارزیابی مسائل امری یا سفارشی آشکارتر٬ پر فر و پر شکوهتر و پر درخش و جلای دیگر می گردد.زرتشت به قبول و تایید قهرمانان شاهنامه مردی روشن روان٬ دانشمند٬ سخنگوی ماهر٬ دانا و داننده٬ با رای و تدبیر٬ کلید در راز و نیازها در مجمع مظهر همه نکویی ها می باشد. او آبادگر٬ ایجادگر است٬ کتاب دارد یعنی پیغمبر صاحب کتاب است٬خداوند مقام ومنزلت٬ حرمت و ارجمندی است. وی نه با امر و فرمان٬ معجزه یا وسیله دیگر بلکه مستقیما در امور دینی و فرهنگی و کارهای هر روزه زندگی فعال اشتراک می نماید. بخلی٬ حسدی٬ کینه ی و ناراستی و ناراست اندیشی در وجود شریف او٬ در تعلیمات او مصلحت و مشورت های او نیست. از این جهت هم مظهر پاکی و پاکیزگی٬ #خرد و #خردمندی٬ عقل ذکاوت ازلی٬ نمونه کامل عبرت و پیروی است. میان همه محترمان و ارجمندان شاهنامه تابناک ترین چهره می باشد. باید خاطر نشان ساخت که مصلحت و مشورت های وی همه بر نفع آبادی کشور٬ امن و رفاهیت خلق و امنیت ایران است.پادشاه کشور گوشتاسپ آیین پیمبر زرتشت را که در نهاد ان منافع انسان٬ هدفهای والای آن نهان بود٬ پذیرفت. در این وضع چگونه پذیرفتن این دین بهی را از جانب گوشتاسپ روشن معلوم نیست و شاید حقیقت همان اشارت فوق باشد.در ردیف دیگر امور اداری و دولت داری٬ بنا به هدایات و رهنمودهای زرتشت٬ به ساختمان عمارات دینی و تاریخی بزرگ چون گنبدان بر آذران٬ آتشکده مهر برزین و امثال آن پرداختند و زمینه های دیگرآبادی ها نیز تدریجا مهیا گردید.زرتشت پیمبر با دست خود در آتشکده مهر برزین درخت سروی کشت و بر تن آن نوشت که گوشتاسپ دین بهی را بپذیرفت. این نوشته در ذات خود گواهینامه و یادگاری از عهد قبول آیین زرتشتی و سایه دست پیمبر بود
برادر گوشتاسپ زریر و فرزند پهلوان٬ نامدار و نامبردار او #اسفندیار_رویین_تن مبلغان دین و آیین نو در شهر و ولایات و روستا و دهات مملکت شدند٬ این دو شخص در باب استقرار و استحکام پایه های آیین جدید کارهای زیادی را انجام دادند.مخالفین آنوقت٬ ایران در شخص ارجاسپ حکمران چین که زورا از ایران بازمی ستاند٬ از قبول آیین و دین نو از جانب گوشتاسپ و با مصلحت زرتشت سرکشی کردن از دادن باژوساو سخت به شور آمده نهایت اظهار می دارد
صرف نظر از همه تهدیدها و گله ها و شکوه و شکایت های حریفان شاه ایران به دین بهین زرتشتی خود و قول و تصمیم خویش و در امر سرکشی از بند زوری اجنبی طبق دستور پیمبر بیدار بماند و برعکس برای استحکام پایه های آیین نو پسرش اسفندیار را به روم و به هند و شهر و دهات فرستاد.با سعی و کوشش اسفندیار و یاران او در این کشور ها و دیگر محلات باقی مانده دین زرتشتی پذیرفته و بت ها سوزانده شد
سپس با تقاضای ساکنان محل ها از جانب گوشتاسپ به آن جا دستورالمعمل ها و هدایت نامه های زرتشتی حقیقت واقعی و فضیلت و برتری عقاید دین جدید را به طور واقعی به آن آشکار می ساختند.خود فردوسی هم در شاهنامه رشد و پیشرفت اغلب ساحه های زندگی را از فیض و برکت این تعلیمات نو میبیند.#اسفندیار پس از انجام وظیفه از باب استحکام آیین زرتشتی در نامه ای حضور پدر این مطلب را مخصوص ابراز می دارد
از اشارات بالا چنین برمی آید که اسفندیار و یارانش بنا بدستور زرتشت در جریان تبلیغ و تشویق و تعلیم دین بهی در برقراری عدالت اجتماعی٬ تامین مساوات و همنوای مردمان کارهای جالبی را نیز انجام داده خرابی ها را آباد نموده اند.در سلسله قصه ها٬ افسانه ها و نقل و روایات زیادی شاهنامه٬ زرتشت و عقاید او چون رهبر معنوی پیمبر نیک رای و نیکو تدبیر یادآوری می شود. در همه گفتارهایی که به
۵.۴k
۲۸ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.