تو واقعا کی هستی
تو واقعا کی هستی؟
پارت ۱
ویو ا.ت
سریع از اتاق پسر عموم اومدم بیرون و رفتم داخل اتاق خودم هوووف به خیر گزشت هاا وگرنه گاوم زاییده بود
خب پسر عموی بنده از وقتی ۳ سالش بود با پدر مادرش رفتن فرانسه و الان دارن بر میگردن و از اونجایی که با خانواده پدری و مادری شون قطع رابطه کردن میان پیش ماا و من الان داشتم اتاقی که برای اون آماده شدع رو دید میزدم که کم بود لو برم ولی خب من از همون اولم کارم و خوب بلد بودمم سریع رفتم و به دوش گرفتم و آماده شدم خب بزارین یه معرفی بکنم خودم و
من ا.ت ته تغاری خاندان پدریمم و توجه های زیادی رومه چهارم زیاد جذاب نیس و یه عمل جراحی هم داشتم از اونجایی که چهره ام یه درصد زیر استاندارد های زیبایی کره بود عمل جراحی کردم ولی زادم تو دید نیس مثلا فقط بینیم لبام بود و یکمم کشیده کردن پوستم وگرنه بیشتر طبیعی ام و خب جذابیت زیادی ندارم و درحد معمول شغلمم جاسوسی هستش نه از اوناش بلکه برای مافیا ها جاسوسی میکنم و خانوادم هم خبر ندارن ۱۸ سالمه و از ۱۶ سالگی وارد این کار شدم یه داداش ۲۹ ساله و یه داداش ۱۵ ساله هم دارم داداش بزرگم اسمش اون وو و داداش کوچیکم هم اسمش چانگ هستش با صدای در عمارت که انگار باز شده رفتم پایین و منتظر مهمونا موندم تا خوش آمد بگم اما با کسی که دیدم حرف تو دهنم ماسید
پارت ۱
ویو ا.ت
سریع از اتاق پسر عموم اومدم بیرون و رفتم داخل اتاق خودم هوووف به خیر گزشت هاا وگرنه گاوم زاییده بود
خب پسر عموی بنده از وقتی ۳ سالش بود با پدر مادرش رفتن فرانسه و الان دارن بر میگردن و از اونجایی که با خانواده پدری و مادری شون قطع رابطه کردن میان پیش ماا و من الان داشتم اتاقی که برای اون آماده شدع رو دید میزدم که کم بود لو برم ولی خب من از همون اولم کارم و خوب بلد بودمم سریع رفتم و به دوش گرفتم و آماده شدم خب بزارین یه معرفی بکنم خودم و
من ا.ت ته تغاری خاندان پدریمم و توجه های زیادی رومه چهارم زیاد جذاب نیس و یه عمل جراحی هم داشتم از اونجایی که چهره ام یه درصد زیر استاندارد های زیبایی کره بود عمل جراحی کردم ولی زادم تو دید نیس مثلا فقط بینیم لبام بود و یکمم کشیده کردن پوستم وگرنه بیشتر طبیعی ام و خب جذابیت زیادی ندارم و درحد معمول شغلمم جاسوسی هستش نه از اوناش بلکه برای مافیا ها جاسوسی میکنم و خانوادم هم خبر ندارن ۱۸ سالمه و از ۱۶ سالگی وارد این کار شدم یه داداش ۲۹ ساله و یه داداش ۱۵ ساله هم دارم داداش بزرگم اسمش اون وو و داداش کوچیکم هم اسمش چانگ هستش با صدای در عمارت که انگار باز شده رفتم پایین و منتظر مهمونا موندم تا خوش آمد بگم اما با کسی که دیدم حرف تو دهنم ماسید
- ۷.۴k
- ۱۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط