دلکش در زمستان ۱۳۷۹ برای اولین بار پس از ۲۰ سال سکوت برای
دلکش در زمستان ۱۳۷۹ برای اولین بار پس از ۲۰ سال سکوت برای چند کنسرت به آمریکا رفت و بعد از مدتی دوباره به ایران بازگشت. در گفتگویی دلکش میگوید:
یک روز سوار تاکسی شدم. راننده تاکسی که ۲۴–۲۵ ساله بود نوار چندتا از ترانههای منو گذاشته بود. خون تو سرم جمع شده بود. میخواستم بزنم زیر گریه. راننده تاکسی که فکر کرده بود تحت تأثیر ترانه قرارگرفتهام گفت: مادر میبینی چی میخونه! گفتم: میدونی کیه؟ گفت: اسمش دلکشه مادر. هرجا هست خدا عمرش بده، ما که با صداش حال میکنیم. همتاش پیدا نشده!. نتونستم زبانم را نگه دارم. گفتم: این صدای منه! من دلکشم! تا آخر مسیر دیگه هیچکس را سوار نکرد. هر ده متر به ده متر برمیگشت و به من خیره میشد. بالاخره تاب نیاورد و ضبط صوت ماشین را بست. قبل از اینکه بخواهد و بگوید، خودم برایش همان ترانه ای را که نیمه کار قطع کرده بود، آرام آرام خواندم. وقتی به مقصد رسیدم هر چه اصرار کردم پول نگرفت. شما نمیدونین در این روز و روزگار که ما در ایران داریم این نوع گذشتهای پولی یعنی چه!
یک روز سوار تاکسی شدم. راننده تاکسی که ۲۴–۲۵ ساله بود نوار چندتا از ترانههای منو گذاشته بود. خون تو سرم جمع شده بود. میخواستم بزنم زیر گریه. راننده تاکسی که فکر کرده بود تحت تأثیر ترانه قرارگرفتهام گفت: مادر میبینی چی میخونه! گفتم: میدونی کیه؟ گفت: اسمش دلکشه مادر. هرجا هست خدا عمرش بده، ما که با صداش حال میکنیم. همتاش پیدا نشده!. نتونستم زبانم را نگه دارم. گفتم: این صدای منه! من دلکشم! تا آخر مسیر دیگه هیچکس را سوار نکرد. هر ده متر به ده متر برمیگشت و به من خیره میشد. بالاخره تاب نیاورد و ضبط صوت ماشین را بست. قبل از اینکه بخواهد و بگوید، خودم برایش همان ترانه ای را که نیمه کار قطع کرده بود، آرام آرام خواندم. وقتی به مقصد رسیدم هر چه اصرار کردم پول نگرفت. شما نمیدونین در این روز و روزگار که ما در ایران داریم این نوع گذشتهای پولی یعنی چه!
۷۸۸
۱۶ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.