وقتی حالت داغون پره بغضیمحکم بغلِت کنم و سَرِتو رو سینم بزارمتا تو بغلِ خودم آروم شیهیچی نمیگم،نصیحتت هم نمیکنمفقط گوش میدم..اما نمیتونم چِشای اشکی و بغضاتو تحمل کنم...همیشه میخوام...خودم مسکنِتک تک لحظاتت باشم...