فاح.شه💜💦🔞
#فاح.شه💜💦🔞
#پارت_14
کرمی از توی کیفش بیرون آورد به مردونه اش کشید
کمی هم به سوراخم زد
یواش یواش سرشو توم کرد
درد خیلی شدیدی داشت و سوختم
فقط تونستم جیغ بکشم نفسم بند اومده بود
دست بردار نبود و تا ته داخلم کرد
دیگه داشتم از هوش میرفتم
تند تند داخلم تلنبه میزد و من فقط جیغ میکشیدم و اشک میریختم
مرتیکه دست بردار نبود و محکم تر کارشو میکرد
حدود 10 دقه بعد یکم دردم کمتر شده بود
داخلم تلنبه میزد و دستشو آورد و به بهشتم کشید
آهی گفتم که بیشتر حشری شد
حرکت دستش روی بهشتم تند تر شد
و تند تند تلمبه میزد
کم کم جیغ زدنام به آه و ناله تبدیل شده بود که اونو بیشتر حشری میکرد
حدود 40 دقیقه همینطور تلنبه میزد
و بعدش مردونه اش رو بیرون کشید و آبش روی کمرم خالی کرد
هر دو بی جون کنار هم افتاده بودیم
که دستشو برد لای پاهام و میمالید برام
_کاش میشد این بهشتو حس کنم
خواستی از جلو بدی بگو بیام پارت کنم هرزه
پول خوبی در قبالش بهت میدم جنده کوچولو
#پارت_14
کرمی از توی کیفش بیرون آورد به مردونه اش کشید
کمی هم به سوراخم زد
یواش یواش سرشو توم کرد
درد خیلی شدیدی داشت و سوختم
فقط تونستم جیغ بکشم نفسم بند اومده بود
دست بردار نبود و تا ته داخلم کرد
دیگه داشتم از هوش میرفتم
تند تند داخلم تلنبه میزد و من فقط جیغ میکشیدم و اشک میریختم
مرتیکه دست بردار نبود و محکم تر کارشو میکرد
حدود 10 دقه بعد یکم دردم کمتر شده بود
داخلم تلنبه میزد و دستشو آورد و به بهشتم کشید
آهی گفتم که بیشتر حشری شد
حرکت دستش روی بهشتم تند تر شد
و تند تند تلمبه میزد
کم کم جیغ زدنام به آه و ناله تبدیل شده بود که اونو بیشتر حشری میکرد
حدود 40 دقیقه همینطور تلنبه میزد
و بعدش مردونه اش رو بیرون کشید و آبش روی کمرم خالی کرد
هر دو بی جون کنار هم افتاده بودیم
که دستشو برد لای پاهام و میمالید برام
_کاش میشد این بهشتو حس کنم
خواستی از جلو بدی بگو بیام پارت کنم هرزه
پول خوبی در قبالش بهت میدم جنده کوچولو
۴.۹k
۲۱ خرداد ۱۴۰۲