مادرجون جیگو
▪︎مادرجون جیگو
"مادر تازه بس نبود جیگو پسر ته هم هست یعنی میشه برادر کای
[باید جدا بشین و کوک و جیگو بر یجای دیگه
_اینجا خونه ی منه قانون قانون منه کسی حق دخالت نداره
[منم بزرگ خانوادم و ایمو میگم که اونا باید برن
_اونا جایی نمیرن کوک زن منه و جیگو پسرم
*چی
_اره ما ازدواج کردیم
.منم جیگو رو ول نمیکنم
کای دست جیگو رو گرفت
▪︎تو قراره شوهر من بشی
.حاضری از بچم مراقبت کنی
▪︎*&بچت
۰نههههه
.جیگو وایستا
▪︎داری دروغ میگی تو بچه نداری
.چرا دارم ببین
جیگو رو کج میکنه و تیشرتش رو میده بالا و شکم یکم برآمده ی جیگو مشخص میشه
جیگو سعی داره تیشرتش رو بکشه پایین
۰کای لطفا ولم کن
.صبر کن
.حالا دیدی
که مادر بزرگ گفت
"مادر تازه بس نبود جیگو پسر ته هم هست یعنی میشه برادر کای
[باید جدا بشین و کوک و جیگو بر یجای دیگه
_اینجا خونه ی منه قانون قانون منه کسی حق دخالت نداره
[منم بزرگ خانوادم و ایمو میگم که اونا باید برن
_اونا جایی نمیرن کوک زن منه و جیگو پسرم
*چی
_اره ما ازدواج کردیم
.منم جیگو رو ول نمیکنم
کای دست جیگو رو گرفت
▪︎تو قراره شوهر من بشی
.حاضری از بچم مراقبت کنی
▪︎*&بچت
۰نههههه
.جیگو وایستا
▪︎داری دروغ میگی تو بچه نداری
.چرا دارم ببین
جیگو رو کج میکنه و تیشرتش رو میده بالا و شکم یکم برآمده ی جیگو مشخص میشه
جیگو سعی داره تیشرتش رو بکشه پایین
۰کای لطفا ولم کن
.صبر کن
.حالا دیدی
که مادر بزرگ گفت
- ۳۹۸
- ۱۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط