این منم منی که شدم ملعبه دیگران برایم بریدند و دوختند

این #منم، منی که شدم ملعبه دیگران. برایم بریدند و دوختند و تنم کردند.
شدم عروسک خیمه‌شب بازی، آن‌ها نفهمیدند چه کردند
با روحم، باجسمم، با‌قلبم،
امروز بریده‌ام از تمام دنیا،
دلم رفتن می‌خواهدرفتنی که بازگشتی نداشته باشد.
می‌دانی دیگر خسته‌ام از بازیگر بودن، خسته‌ام از خنده‌های نمایشی،
خسته‌ام از پنهان کردن خودِ خودِ خودم.
دلم برای منِ واقعی تنگ شده است.

#کاش‌خداکار‌ی‌برایم‌بکند.


¹:¹⁰بامدادِ•²آذرمـاهِ¹⁴⁰¹

#no_copy🚫
#khasteAm
دیدگاه ها (۰)

میدونی ماه کوچولو، من عاشق این بودم که از دور بشینی و نگام ک...

رفتیم؛دیدیم نه رفتن کارِ ماست، نه تو فراموش شدنی‌ای!گفتیم چی...

یه بخشی از وجودم می خواد زندگی کنه، می خواد تلاش کنه، می خوا...

'به نام شب'نمی‌دانم...هیچ‌ چیز و هیچ‌‌کس را نمی‌دانم و نمی‌ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط