به یادت هست روزی که برای اولین بارم

به یادت هست روزی که برای اولین بارم
نگاهت کردم و آرام گفتم "دوستت دارم"
.
خجالت می کشیدم از نگاه سر به زیر تو
ولی دل را زدم دریا و گفتم " می شوی یارم؟"
.
تمام حرف ها با یک نگاهت شد فراموشم
به رغم آن همه بیداری و تمرین و تکرارم
.
عرق بر روی پیشانیت و گونه سرخ مثل گل
صدایت اندکی لرزید و گفتی "من گرفتارم"
.
همین را گفتی و رفتی و من از دور می دیدم
چگونه رقص یک چادر پریشان کرده افکارم
.
بدون تو غزل گفتن برای من کمی سخت است
بیا گاهی ردیفم کن غزل بانوی اشعارم
.
شنیدم سبک های سنتی را دوست می داری
و از آنروز من مردی به سبک ایل قاجارم
.
هنوزم منتظر هستم که روزی توی دانشگاه
دوباره با نگاهی ساده گویم "دوستت دارم"
دیدگاه ها (۶)

تقدیم به شمایک زن گرانبها ترین اعجاز خداست،،،،،،برای داشتنش ...

ﺩﻟﻢ ﻫﻮﺍﯼ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺩﺭﻋﻄﺮﻧﻔﺴﻬﺎﯾﺖﻏﺮﻕ ﺷﺪﻥ ﺩﺭﺁﻏ...

تک و تنها به تو می اندیشم. همه وقت، همه جا، من به هر حال که ...

ﮔﺮﭼﻪ ﺑﺮ ﭼﺸﻤﺖ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﮐﺮﺩﻩ، ﺁﻫﻮ ﺭﺍ ﺑﺒﺨﺶﮔﺮﭼﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺟﺎ ﺯﺩﻩ ﺟﺎﯼ ِ...

#دوستت‌دارم‌نترس... گفتی: «می‌ترسم از احساسات طوفانی و وحشی‌...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

مدتیه  که نیست. چند روزه که خونه ساکت‌تر از همیشه‌ست، که دیو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط