ماهتیره

ماه_تیره🌑
Part: 41
عقب کشید
چم شده بود؟ چرا اینطوری شده بودم؟

گلوش رو صاف کرد و به جای دیگه نگاه میکرد

_خب باشه روی تخت بخواب
+لازم نیست از اول گفتم که روی کاناپه میخوابم

_باشه
اصلا قابل پیش بینی نبود "باشه" یعنی چی باشه؟ اخه مرد یکم اصرار کن

شاید من زیادی گندش میکردم نه؟

زندگیم مثل فیلما شده بود
ولی ادمش نه!!!!

بزار اخه یه روز بگذره باهات اشنا بشم حداقل اگه ادم بدی تظاهر کن خوبی بزار تصور خوبی داشته باشم ازت

برو بمیر مرتیکه بی ادب

اَهـ اَهـ اَهـ هزار سالم بشه دیگه جوابشو نمیدم

_ا/ت بیا اینجا
+چشممم



༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
دیدگاه ها (۰)

ماه_تیره🌑Part: 42#...جونگکوک...با چشمای گرد شده بهم نگاه میک...

ماه_تیره🌑Part: 43#میونگدلم نمی خواست منو توی این حال ببینهسر...

ماه_تیره🌑Part: 40کوتاه بالا پایین شدم+ نکنبی توجه ب حرفم لیو...

ماه_تیره🌑Part: 39مهکم به کتفش کوبیدم تک خنده ای زد _چیه؟ +یع...

سناریو (درخواستی) وقتی ۱۴ سالته و اونا برادر بزرگترتن و بعد...

سناریو (درخواستی) وقتی ۱۴ سالته و اونا برادر بزرگترتن و بعد...

خون آشام من My vampire 🦇 part16 ات. نه جیمین پس جمع نمیکنی ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط