فوعزتک یا سیدی لو نهرتنی ما برحت من ب

فوَعِزَّتِکَ یا سَیِّدی لَوْ نَهَرتَنی ما بَرِحْتُ مِنْ بابِکَ؛

به عزت تو، ای بزرگ من، که اگر مرا از این درگاه برانی یک گام برنمی دارم. آخر به کجا بروم!!!😭
من از آن تنگناها آمده ‏ام. من از آن محدوده‏ ها هجرت کرده‏ ام.

آن وقت‏ ها که نمی‏ دانستم، اگر می‏ گفتی برو، می ‏رفتم.
می ‏رفتم ؛تا مدرکی بگیرم!!
و عشقی بیابم!!
و شهرتی و ثروتی و نان و آشی،!!!
اما حالا، حالا که از این ‏ها رمیده ‏ام، مگر می ‏توانم از تو جدا شوم. اکنون که تو را یافته ‏ام و پس از آن همه تجربه به تو رسیده‏ ام مگر می‏ توانم تو را از دست بدهم😭

🔸 مبین که گاهی غفلتی و شورشی در من پا می ‏گیرد و من را از تو می‏ بُرّد😭
من آن وقت که آگاه می ‏شوم از تو دست نمی ‏شویم و از التماس و تملق دست برنمی دارم.

من برای هیچ ‏ها به ناکس ‏های دنیا التماس ‏ها کرده ‏ام😭
و در این راه، برای آنهایی که از من گذشتند، از تمام هستی و دارایی و وجودم گذشته ‏ام و برایشان تملق ‏ها داشته‏ ام.
منی که برای آنها تملق گفته‏ ام، از این التماس بارور چگونه می ‏گذرم‼ ️ و این تملق را چگونه از دست می ‏دهم❗ ️

من از تو نمی بُرم...😭 😭
دیدگاه ها (۱)

عکس جادوانه این شبها!

مهربان باشیم!!!

از عارفی پرسیدند:بهترین #آیه ای که خداوند با بنده اش عشق باز...

(۲part)..... نامه ای به وجودم.. ـــــــــــــــ.... سوالت به...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط