My Vampire.خوناشام من
My Vampire.خوناشام من
Part_1
ویو ا.ت
توی پیاده روهای شهر قدم میزدم....نسیمی که میوزید به صورتم میخوردو حالمو جا میوورد
خیلی وقت بود که از خونه نیومده بودم بیرون .........به ساعتم نگاه میکنم...ساعت 7 بودو باید آماده میشدمو میرفتم مدرسه......
بدو بدو به سمت خونه میدوعیدم.....با اون کفشایی ک پوشیده بودم..با اون پاشنه ها..دویدن برام سخت بود...
تو حال خودم بودمو سریع به طرف خونه میدویدم که.......حواسم نبودو پام گیر کرد به جدولو ...نزدیک بود بیوفنم که.....
ادامه دارد......
Part_1
ویو ا.ت
توی پیاده روهای شهر قدم میزدم....نسیمی که میوزید به صورتم میخوردو حالمو جا میوورد
خیلی وقت بود که از خونه نیومده بودم بیرون .........به ساعتم نگاه میکنم...ساعت 7 بودو باید آماده میشدمو میرفتم مدرسه......
بدو بدو به سمت خونه میدوعیدم.....با اون کفشایی ک پوشیده بودم..با اون پاشنه ها..دویدن برام سخت بود...
تو حال خودم بودمو سریع به طرف خونه میدویدم که.......حواسم نبودو پام گیر کرد به جدولو ...نزدیک بود بیوفنم که.....
ادامه دارد......
۱.۲k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.