My Vampire.خوناشام من
My Vampire.خوناشام من
Part_2
ا.ت
نردیک بود بیوفتم رو زمین که.....
وقتی چشامو باز کردم دیدم بینه زمینو هوامعلقم....وقتی سرمو برگردوندم یه صورت جلوی خودم دیدم
یه صورت جذاب ....
سریع خودمو جمعوجور کردم......روپاهای خودم ایستادم....
ا.ت:امم.....ممنون
$ه..ا...خواهش میکنم.....
ا.ت:خب من دیگه باید برم.....فعلا
ازش خداحافظی کردمو به راهم ادامه دادم...ولی یه نگاه سنگینی رو روی خودم احساس کردم.....رومو برگردوندم....پسره بهم خیره شده بود....رومو برگردوندم...جوری که انگار اونو ندیدم...
بعد از تقریبا 15 مین رسیدم خونه....درو باز کردمو رفتم داخل
پدرومادرم خارج از کشور کار میکنن و به خواطر همین تو خونه مجردی خودم زندگی میکنم...
ادامه دارد.......
لایک:کامنت
Part_2
ا.ت
نردیک بود بیوفتم رو زمین که.....
وقتی چشامو باز کردم دیدم بینه زمینو هوامعلقم....وقتی سرمو برگردوندم یه صورت جلوی خودم دیدم
یه صورت جذاب ....
سریع خودمو جمعوجور کردم......روپاهای خودم ایستادم....
ا.ت:امم.....ممنون
$ه..ا...خواهش میکنم.....
ا.ت:خب من دیگه باید برم.....فعلا
ازش خداحافظی کردمو به راهم ادامه دادم...ولی یه نگاه سنگینی رو روی خودم احساس کردم.....رومو برگردوندم....پسره بهم خیره شده بود....رومو برگردوندم...جوری که انگار اونو ندیدم...
بعد از تقریبا 15 مین رسیدم خونه....درو باز کردمو رفتم داخل
پدرومادرم خارج از کشور کار میکنن و به خواطر همین تو خونه مجردی خودم زندگی میکنم...
ادامه دارد.......
لایک:کامنت
۳.۷k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.