گاهی کشفِ یک حقیقت ,
گاهی کشفِ یک حقیقت ,
بسیار هولناک تر و درد ناک تر از وجودِ آن است...
و من یک غروبِ پائیز فهمیدم،
در رویاهای او ,
جایی برای شیفتگیهای صادقانه ی من نیست...
دیدارهایِ ما برای او ,
معنایِ خاصِ خودش را داشت...
من اما،
در دوست داشتنم بی نیاز بودم...
لحظهها را به کمال زندگی میکردم،
چه در کنارِ او...
چه بی حضورِ او...
نگاهِ ما به عشق چقدر متفاوت بود ...
و من نمیدانستم ...
نیکی فیروزکوهی
از مجموعه ی همه ی مادران به بهشت نمیروند
بسیار هولناک تر و درد ناک تر از وجودِ آن است...
و من یک غروبِ پائیز فهمیدم،
در رویاهای او ,
جایی برای شیفتگیهای صادقانه ی من نیست...
دیدارهایِ ما برای او ,
معنایِ خاصِ خودش را داشت...
من اما،
در دوست داشتنم بی نیاز بودم...
لحظهها را به کمال زندگی میکردم،
چه در کنارِ او...
چه بی حضورِ او...
نگاهِ ما به عشق چقدر متفاوت بود ...
و من نمیدانستم ...
نیکی فیروزکوهی
از مجموعه ی همه ی مادران به بهشت نمیروند
۳۰۹
۱۹ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.