یه روز صبح از خواب بلند میشی و متوجه میشی هیچ حسی به گذشت

یه روز صبح از خواب بلند میشی و متوجه میشی هیچ حسی به گذشته و آدم های گذشته نداری، دیگه می تونی واسه همشون آرزوی خوشبختی کنی؛
یه جور رهایی و بی احساسی کامل، از اون به بعد با کسی جر و بحث نمی کنی، به همه لبخند می زنی و از همه چیز ساده می گذری.
مردم بهش میگن قوی شدن، اما من میگم سِر شدگی!
- - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🌸
دیدگاه ها (۲)

کاش به زنی که عاشق استمی آموختند که چگونه انتقام بگیرد!غمگین...

دل که تنگ می شود .....خودش که هیچ،همه جا تنگ می شود...اتاقت ...

حس کودکی وقتی شیفت بعدازظهر بودی و برمیگشتی خونهبوی علاءالدی...

قبلانم گفتمقاطی کردن ورزش مردو زن , یه Master Plan صهیونیست ...

1- آزادی ملت برام ترجمه کنین این کلمه ساده رو !!مثلا اگر اقا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط