برادرم🌈⭐🌌
برادرم🌈⭐🌌
دوستان این فقط ی فیکه و ربطی به اعضا نداره اصن
پارت(1)🐈🌈🔮
میکا:خب مامان من دارم میرم خدافظ
مامان:برو به سلامت دخترم👋
شوگا:میکا اماده ای؟
میکا:عاره داداشی بریم
مامان:مراقب خودتون باشین
شوگا:چشم ... رفتن
...
سوار ماشین شدیم
میکا:داداش؟
شوگا:هوم؟
میکا:چرا بابا زودتر میره سرکار ولی تو دیر میری؟
شوگا:چون بابا باید زود تر توی شرکت باشه و کارشم خیلی زیاده در ضمن گفت به من که تورو برسونم بعد برم
میکا:ولی من که بچه نیستم خودم میتونم برم
شوگا:ولی میدونی که بابا خیلی روت حساسه و ...
میکا:باشه بابا فهمیدم ، ولی توم دست کمی از بابا نداری
شوگا:چیکار کنم خوب نگران اجی کوچیکم میشم
میکا:ناسلامتی من بزرگ شدم میتونم مراقب خودم باشم
شوگا:بله ولی برای من امون کوچولویی هستی که بودی
میکا:*خنده*
..
رسیدیم:/
شوگا:خب برو به سلامت
میکا:مراقب خودت باش
شوگا:همیچنین؛ راستی من شب میام دنبالت جایی نریااا!!
میکا:باشه خدافظ
شوگا گازشو گرفت و رفت
اون ی داداش خیلی مهربونه که خیلی روی من غیرتیه و نمیزاره من از ی کیلو متری ی پسر رد بشم بابام هم خیلی حساسه و منو به شوگا میسپره
من و شوگا خیلی با هم صمیمی هستیم و من هر رازی دارم به اون میگم ؛ اون مهربون ترین، قابل اعتماد ترین و خوشتیپ ترین برادر دنیاست
...
داشتم با خودم فکر میکردم که میا رو دیدم داشت میومد به سمتم
میکا:بهههه خانم خنگ خوبین شما؟
میا:عاره خانم تنبل
میکا:باز اینو گفت بهت میگم من تنبل نیستم
میا:پس چرا دیر اومدی؟
میکا:تازه نیم ساعت زود هم اومدم
میا:باشه بابا بیا بریم
میکا:باشه .. داشتیم میرفتیم توی کلاس که اون پسره پسره پفیوز اومد سمتم
میکا:اههههههه این ول کن نیست
میا:باز این اومد
میکا: ....
فیلیکس:بههههههه سلامم میکا خانم*دستشو گذاشت روی شونه میکا*
میکا: ..
فیلیکس:جواب سلام واجبه هااا
میکا:جواب سلام کسایی مث تورو نداد واجب تره*و دست پسررو از رو شونش برداشت و با میا رفتن تو کلاس*
میا:میکا به داداشت نگفتی؟
میکا:ن بابا بگم بهش کلمو میکَنه
میا:ولی باید بگی اگه اینطور پیش بره این پسره ی بلایی سرت میاره
میکا:حالا .. *معلم اومد*
...
دوستان این فقط ی فیکه و ربطی به اعضا نداره اصن
پارت(1)🐈🌈🔮
میکا:خب مامان من دارم میرم خدافظ
مامان:برو به سلامت دخترم👋
شوگا:میکا اماده ای؟
میکا:عاره داداشی بریم
مامان:مراقب خودتون باشین
شوگا:چشم ... رفتن
...
سوار ماشین شدیم
میکا:داداش؟
شوگا:هوم؟
میکا:چرا بابا زودتر میره سرکار ولی تو دیر میری؟
شوگا:چون بابا باید زود تر توی شرکت باشه و کارشم خیلی زیاده در ضمن گفت به من که تورو برسونم بعد برم
میکا:ولی من که بچه نیستم خودم میتونم برم
شوگا:ولی میدونی که بابا خیلی روت حساسه و ...
میکا:باشه بابا فهمیدم ، ولی توم دست کمی از بابا نداری
شوگا:چیکار کنم خوب نگران اجی کوچیکم میشم
میکا:ناسلامتی من بزرگ شدم میتونم مراقب خودم باشم
شوگا:بله ولی برای من امون کوچولویی هستی که بودی
میکا:*خنده*
..
رسیدیم:/
شوگا:خب برو به سلامت
میکا:مراقب خودت باش
شوگا:همیچنین؛ راستی من شب میام دنبالت جایی نریااا!!
میکا:باشه خدافظ
شوگا گازشو گرفت و رفت
اون ی داداش خیلی مهربونه که خیلی روی من غیرتیه و نمیزاره من از ی کیلو متری ی پسر رد بشم بابام هم خیلی حساسه و منو به شوگا میسپره
من و شوگا خیلی با هم صمیمی هستیم و من هر رازی دارم به اون میگم ؛ اون مهربون ترین، قابل اعتماد ترین و خوشتیپ ترین برادر دنیاست
...
داشتم با خودم فکر میکردم که میا رو دیدم داشت میومد به سمتم
میکا:بهههه خانم خنگ خوبین شما؟
میا:عاره خانم تنبل
میکا:باز اینو گفت بهت میگم من تنبل نیستم
میا:پس چرا دیر اومدی؟
میکا:تازه نیم ساعت زود هم اومدم
میا:باشه بابا بیا بریم
میکا:باشه .. داشتیم میرفتیم توی کلاس که اون پسره پسره پفیوز اومد سمتم
میکا:اههههههه این ول کن نیست
میا:باز این اومد
میکا: ....
فیلیکس:بههههههه سلامم میکا خانم*دستشو گذاشت روی شونه میکا*
میکا: ..
فیلیکس:جواب سلام واجبه هااا
میکا:جواب سلام کسایی مث تورو نداد واجب تره*و دست پسررو از رو شونش برداشت و با میا رفتن تو کلاس*
میا:میکا به داداشت نگفتی؟
میکا:ن بابا بگم بهش کلمو میکَنه
میا:ولی باید بگی اگه اینطور پیش بره این پسره ی بلایی سرت میاره
میکا:حالا .. *معلم اومد*
...
۱۱۰.۷k
۲۹ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.