روزی که بوسیدی مرا

روزی که بوسیدی مرا !
تب کردم و گفتی...
واگیر دارد عشق ...
امیدی به درمان نیست !
#سوسن_درفش


۱
دیدگاه ها (۲۵)

ساقیا پُر کن به یاد چشم او جامی دگرتا بسوی عالم مستی زنم گام...

من مست شدم مست از ان باده هستیای کاش بدانم تو در اغوش که هس...

چشمهایت آواز نبود تا بسرایمش شراب نبود تا بنوشمشلهجه ے باران...

زن موسیقی ست...نُت به نُت عشق...سمفونی آرامی کههمه ی تو را م...

گفتی که: مرا یار وفادار بسی هستهستند، ولی نیست وفادارتر از م...

ناز پروده ے عشق تو شدم جان منےدرد خود با کہ بگویم کہ تو درما...

جایی را ترک کردمکه در آن خوشحال نبودمو ترک آنجا نیز مرا خوشح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط