قسمتصدوششم

#قسمت‌صد‌وششم

همه تخیلم به کمکم اومده بود تا هر چه بیشتر حالم از غذا به هم بخوره. ای بابا ... باید چه کار می‌کردم!؟ تصمیمم رو گرفتم. با خودم گفتم: «فقط سالاد می‌خورم و تو یه فرصت مناسب، که جماعت مشغول لمبوندن و حرف زدن‌ان، سوپ رو با ملخاش تحویل یکی از گارسونا می‌دم.»
شروع کردم به خوردن سالاد کاهو که دوتا برگ کلم و پنیر کنارش بود. سلین گفت: «اِ ... پس چرا سوپ نمی‌خوری!؟»
گفتم: «خب، خیلی گشنه‌م نیست. یکی‌ش رو بیشتر نمی‌تونم بخورم. ترجیح می‌دم سالاد بخورم. درسته که سوپ فوق‌العاده‌است؛ اما سبزیجات خیلی برای سلامتی بهتره!»

✍🏻ا.م

#کتابخوانی
#زندگی_مثبت_کتاب_خوانی
#چشم‌های‌باز_پلک‌های‌بسته

#بصائرحسینیه_ایران
#basaerehoseiniyeh
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇

🆔 @basaerehoseiniyeh
دیدگاه ها (۰)

🌿❤️!جاهلیت کشتار دختران زمانی به پایان رسید....که پیامبر مهر...

#قسمت‌صد‌وهفتممن از سر گشنگی و بی‌غذایی کاهو می‌خوردم و اطرا...

#قسمت‌صد‌وپنجم+نه بابا! ... جدی‌جدی این‌قدر سوپ دوست داری!؟_...

🌿🌹محمد.........مبعثتون مبارک❤️🌿#مبعث #مبعث_مبارک #عید_مبعث#ب...

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

پارت ۷۷ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط