دود کن

دود کن...

دود کن بودنم را...

دود کن حرف های عاشقانه ام را...

نگاهم را...

دل تنگم را...

خاطراتم را...

اشک هایم را...

همه را بر سر سیگاری جمع کن...

آتش بزن و دود کن...

مچاله شدن آنچه را ساخته بودیم ببین!

همه ی این ها روزی برایت حسرت میشوند...


آتش را تو زدی...

دودش را تماشا کن..!
دیدگاه ها (۳)

کلاغ جان!قصه من به سر رسید…سوار شو!تو را هم تا خانه ات می رس...

وقتی میبوسید دست هایش میلرزیدو من غرق در فکر او در آغوشش گری...

ماهیان شهرما از کوسه هم وحشی ترند.بره های این حوالی گرگ راهم...

زماني کــه جلوي تـلـفـن هاي عموميصــفـــــــ مي کشيدند !عشــ...

سناریو لینو

چپتر ۵ _ نقشهاوایل دانشگاه، لیندا خودش را مثل یک سایه نگه می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط