THE NAME
.THE NAME...
میان دو نگاه
PART...
🕕
SEASON...
1⃣
🖤💋...
ادامه داد:
_ایشون اونی ما هستن وانگ هانا و 36 سالشونه و به عنوان دنسر اصلی فعالیت میکردن.
و بعد به نامیرا که غرق استرس بود اشاره کرد که باعث شد نامیرا خودش رو کمی جمع و جور کنه و گفت:
_ ایشونم قلب گروه کیم نامیرا هستن و 34 سالشونه و به عنوان رپر اصلی گروه فعالیت میکردن و ناگفته نماند بهشون لقب فرشته ی رپ رو دادن.
و بعد نگاهی کلی به پسرا انداخت و گفت:
_ و در نهایت خودم لیدر گروه و کوچیک ترین با 34 سال سن. مين سوفی هستم و به عنوان ووکالیست اصلی فعالیت میکردم.
در یک لحظه تمام خاطراتشون از جلوی چشماش رد و شد و بعد با چشمانی آغشته به غم و باصدایی آروم ولی رسا گفت:
_و ما گروه رد شامپاین بودیم با 18 سال سابقه و...
بقیه حرفش رو نتونست بزنه چون بغض مثل سیم خاردار دور گلوش بود. اما نامیرا مثل یه حامی واقعی بلند شد و بجای سوفی ادامه داد:
_ و واقعا خوشحالیم که قراره با گروه خوش سابقه ای مثل بی تی اس یکی بشیم و بیشتر از داشتن همچین هم خوابگاهی هایی.
نامیرا و سوفی نشستن.
یونگی با سوفی رو زیر نظر داشتن، همه چیز رو برای سوفی داشت سخت تر میکرد. و سوفی نتونست جلوی خودش رو بگیره و بی توجه به ریکشن بقیه رو به یونگی کرد و با لحنی مؤدبانه گفت:
_ آقای مين احساس میکنم از اینکه ما یا حداقل من اینجا هستم خیلی خوشحال نیستید!
قبل از اینکه یونگی بتونه چیزی بگه که هانا رو به سوفی گفت:
_ مگه شما ها باهم خواهر و...
🖤💋...
#ميان_دو_نگاه
@w.h.s.scenario.2025
میان دو نگاه
PART...
🕕
SEASON...
1⃣
🖤💋...
ادامه داد:
_ایشون اونی ما هستن وانگ هانا و 36 سالشونه و به عنوان دنسر اصلی فعالیت میکردن.
و بعد به نامیرا که غرق استرس بود اشاره کرد که باعث شد نامیرا خودش رو کمی جمع و جور کنه و گفت:
_ ایشونم قلب گروه کیم نامیرا هستن و 34 سالشونه و به عنوان رپر اصلی گروه فعالیت میکردن و ناگفته نماند بهشون لقب فرشته ی رپ رو دادن.
و بعد نگاهی کلی به پسرا انداخت و گفت:
_ و در نهایت خودم لیدر گروه و کوچیک ترین با 34 سال سن. مين سوفی هستم و به عنوان ووکالیست اصلی فعالیت میکردم.
در یک لحظه تمام خاطراتشون از جلوی چشماش رد و شد و بعد با چشمانی آغشته به غم و باصدایی آروم ولی رسا گفت:
_و ما گروه رد شامپاین بودیم با 18 سال سابقه و...
بقیه حرفش رو نتونست بزنه چون بغض مثل سیم خاردار دور گلوش بود. اما نامیرا مثل یه حامی واقعی بلند شد و بجای سوفی ادامه داد:
_ و واقعا خوشحالیم که قراره با گروه خوش سابقه ای مثل بی تی اس یکی بشیم و بیشتر از داشتن همچین هم خوابگاهی هایی.
نامیرا و سوفی نشستن.
یونگی با سوفی رو زیر نظر داشتن، همه چیز رو برای سوفی داشت سخت تر میکرد. و سوفی نتونست جلوی خودش رو بگیره و بی توجه به ریکشن بقیه رو به یونگی کرد و با لحنی مؤدبانه گفت:
_ آقای مين احساس میکنم از اینکه ما یا حداقل من اینجا هستم خیلی خوشحال نیستید!
قبل از اینکه یونگی بتونه چیزی بگه که هانا رو به سوفی گفت:
_ مگه شما ها باهم خواهر و...
🖤💋...
#ميان_دو_نگاه
@w.h.s.scenario.2025
- ۹۴۰
- ۱۷ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط