حسودی ام می شود به تو
حسودی ام می شود به تو
به تو که یک من داری
که اینگونه به پایِ دوست داشتنت نشسته
که می رنجد اما عاشق تر می شود
که خسته می شود اما باز می ایستد به راهِ تو
حسودی ام می شود به عشق
که می تواند من را نشان بدهد و بگوید
می بینید ؟ او مرا معنا می کند
به سراغش بروید
تا بگوید هر سه حرفِ من چه معنایی دارد
حسودی ام می شود باز هم به تو
که هرروز برایت یک شاخه گل کنار می گذارم
تا یادم نرود چند روز است که دیوانه ی تو شده ام
حسود شده ام
به زمین و زمان
حتی به خدا
که تو را می بینند هرروز و هرشب
حسودی ام می شود به تو
که دلم نمی آید هیچگاه
به زبان بی آورم حتی از رویِ دلتنگی
که دوست داشتنت را
که خواستنت را
نمی خواهم!
!من چیزی از دست نداده ام اما تو چیزی را از دست داده ای که هیچ وقت مانند اورا هیچ جا نخواهی یافت بخودت قسم!
به تو که یک من داری
که اینگونه به پایِ دوست داشتنت نشسته
که می رنجد اما عاشق تر می شود
که خسته می شود اما باز می ایستد به راهِ تو
حسودی ام می شود به عشق
که می تواند من را نشان بدهد و بگوید
می بینید ؟ او مرا معنا می کند
به سراغش بروید
تا بگوید هر سه حرفِ من چه معنایی دارد
حسودی ام می شود باز هم به تو
که هرروز برایت یک شاخه گل کنار می گذارم
تا یادم نرود چند روز است که دیوانه ی تو شده ام
حسود شده ام
به زمین و زمان
حتی به خدا
که تو را می بینند هرروز و هرشب
حسودی ام می شود به تو
که دلم نمی آید هیچگاه
به زبان بی آورم حتی از رویِ دلتنگی
که دوست داشتنت را
که خواستنت را
نمی خواهم!
!من چیزی از دست نداده ام اما تو چیزی را از دست داده ای که هیچ وقت مانند اورا هیچ جا نخواهی یافت بخودت قسم!
۲.۲k
۲۵ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.