سلام دوستان نازنینم

اول بگم اول مهر رو به همتون تسلیت می‌گم 😂
خب بگم جدی شیم :)

همونطور که میدونید، تابستون پر ماجرارومون داره تموم میشه... ☀️➡️🍂
دیگه وقتش رسیده که کیفهام رو ببندم و راهی مدرسه و دانشگاه بشم! 🎨📚

اینا روزای آخرشه... و من مجبورم با یه دنیای دیگه خداحافظی کنم 🥲💔
دیگه فعالیتم مثل قبل نمیشه... میدونم که خیلی دیر به دیر میتونم سناریوها رو ادامه بدم 😔☁️
واقعا ناراحتم که ممکنه منتظر بمونید... 🫂🤍

اما قول میدم همیشه باشم! 🫶🏻
هرچند کم، اما با عشقِ بیشتر! 😄💓
و در اولین فرصتی که داشته باشم، دوباره میام تا داستانامون رو با هم جلو ببریم 🪄🌈

امیدوارم سال تحصیلی جدید، پر از موفقیت و شادی براتون باشه 🎭🎨
منو تو دعاهاتون یادتون نره... 😭🧸

**عاشقونتم! همیشه در قلبم جا دارید... 🤍**
حتی اگه دیر به دیر، اما حتما میبینمتون 🌸✨

البته امروز سناریوی ایزوکو رو تمام میکنم 😊
دیدگاه ها (۱۴)

این پارت تقدیم میشه به @n39752737

**P44 - نفوذ به انبار متروکه**ساعت ۱۰:۳۰ شب بود وقتی که باکو...

خدافظ تابستون ... :)))

{سناریوی شماره ۸} || پارت بیست و هشتم ||نام سناریو: 《 قلبی ا...

پارت چهل سوم سناریوی قلبی از سنگ اما دیگر دیر شده بود. تردید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط