p

p5
که یهو همه شیشه هایر شکوندن جندتا مرد اومدن تو ا.ت یکجا قایم ولی دید که همرو بیهوش کردن و بردن اون مردا هم پیداش نکردن
........
ا.ت:خب الان باید تعقیبشون کنم نمیتونم بزارم همه کارشون کنم
.........
ویو ا.ت
سوار ماشینم شدم و تعقیبشون کردم به یک کلبه قدیمی رسیدم دیدم که بردنشون اون تو
.........
ویو کوک
مهرو بیهوش کردن بعد از چند مین بهوش اومدبم ولی انگار من دیر تر از همه بهوش اومده بودم به اطراف نگاه کردم ولی در کمال تعجب ا.ت نبود
.........
ویو ادمین
ا.ت روفت توی کلبه ی قدیمی که یهو
دیدگاه ها (۰)

مامی💋😈🔞

p6که رفتم داخل و یک جا قایم شدم و داشتم به حرفاشون گوش میدا...

p4ویو ادمینهمه رسوار ماشین شدن و رفتن بیرون اول رفتن بستنی ف...

وقتی قاتل بودیp3۵عکس لباسا

مرگ بی پایان پارت ۳۱

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط