p4
p4
ویو ادمین
همه رسوار ماشین شدن و رفتن بیرون اول رفتن بستنی فروشی
......
+من هیچی نمیخورم (سرد و جدی)
#برای من بستنی زغالی بگیر(بچه ها از خودم در نیاوردم واقعا تو ایران هس)
÷ایممممم برای من شکلات تلخ
*من هم بستنی نوتلا بگیر
×برای منم نسکفه ای و مخلوط قهوه تلخ
_پس اوکی منم شیر موز برا خودم میگیرم
۵مین بعد
.......
ویو ادمین
جونگ کوک اومد همه بستنی هاشونو خوردن و خوش گذرونی کردنو اومدن خونه
.......
+×_÷#*آی خسته ایم (همه لباساشونو عوض کردن)
_بریم فیلم ترسناک ببینیم
÷×+*#اوکی🖤
ویو ادمین
همه نشستن پایه تلوزیون و داشتن فیلم ترسناک میدیدن
که یهو برغا رفت
هوا بارونی بود و رعد و برق میزد فضا خیلی دلرک شده بود
.......
+اوممممم فضا خیلی دارکه خوشم اومد(پوزخند)🍺
#بچه ها خیلی فضا دارکه داره منو میترسونه😓
+ساکتتتت(داد)تو واقعا لونا قبلی تو از چیز های ساده نمی ترسیدی
÷×_*راست مگه وهقعا ترسناکه
_باشه حالا من بزار برم ببینم چیشده
.......
ویو ادمین
کوک رفته بود که گفت هرچی کنتور برغ رو دست کاری میکنم نمیدونم چی شده
........
ویو کوک
رفتم ببینم چشه ولی انگار یکی خرابش کرده بود هنه ی سیماشو یکی قعط کرده بود چونکه یک قیچی اونجا افتاده بود خیلی مشکوک بودش
.....
_ من اومدم
*×چیشد کوک
_هیچی خراب شده
÷یعنی ما باید کل شبو بدن برق سر کنیم
_بله متاسفانه
که یهو یک صدای شکستن چیزی از آشپز خونه اومد
÷+#جیییییییغغغغغغ
*×_وایسین ببینیم چییه(با صدای لرزون)
......
ویو ادمین
رفتن سمت آشپر خونه که یهو...
ویو ادمین
همه رسوار ماشین شدن و رفتن بیرون اول رفتن بستنی فروشی
......
+من هیچی نمیخورم (سرد و جدی)
#برای من بستنی زغالی بگیر(بچه ها از خودم در نیاوردم واقعا تو ایران هس)
÷ایممممم برای من شکلات تلخ
*من هم بستنی نوتلا بگیر
×برای منم نسکفه ای و مخلوط قهوه تلخ
_پس اوکی منم شیر موز برا خودم میگیرم
۵مین بعد
.......
ویو ادمین
جونگ کوک اومد همه بستنی هاشونو خوردن و خوش گذرونی کردنو اومدن خونه
.......
+×_÷#*آی خسته ایم (همه لباساشونو عوض کردن)
_بریم فیلم ترسناک ببینیم
÷×+*#اوکی🖤
ویو ادمین
همه نشستن پایه تلوزیون و داشتن فیلم ترسناک میدیدن
که یهو برغا رفت
هوا بارونی بود و رعد و برق میزد فضا خیلی دلرک شده بود
.......
+اوممممم فضا خیلی دارکه خوشم اومد(پوزخند)🍺
#بچه ها خیلی فضا دارکه داره منو میترسونه😓
+ساکتتتت(داد)تو واقعا لونا قبلی تو از چیز های ساده نمی ترسیدی
÷×_*راست مگه وهقعا ترسناکه
_باشه حالا من بزار برم ببینم چیشده
.......
ویو ادمین
کوک رفته بود که گفت هرچی کنتور برغ رو دست کاری میکنم نمیدونم چی شده
........
ویو کوک
رفتم ببینم چشه ولی انگار یکی خرابش کرده بود هنه ی سیماشو یکی قعط کرده بود چونکه یک قیچی اونجا افتاده بود خیلی مشکوک بودش
.....
_ من اومدم
*×چیشد کوک
_هیچی خراب شده
÷یعنی ما باید کل شبو بدن برق سر کنیم
_بله متاسفانه
که یهو یک صدای شکستن چیزی از آشپز خونه اومد
÷+#جیییییییغغغغغغ
*×_وایسین ببینیم چییه(با صدای لرزون)
......
ویو ادمین
رفتن سمت آشپر خونه که یهو...
۱.۲k
۱۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.