خب درباره ی فیک the devil made me می دونم می دونم خیلی گی
خب درباره ی فیک the devil made me می دونم می دونم خیلی گیج کننده و دارک بود آخرش دکتره چی بود چی گفت ا/ت کیه کی جای ا/ت با تهیونگ رفت؟ جونگ کوک چی؟ برادرش چی؟ چونگ هی کیه
خب بزارین بهتون لگم که دکتر یه سری تغیرات فیزیکی جانبی به ا/ت داده و چهرشو تغییر داده و مغزشو پاک سازی کرده و ا/ت هرکاری هم کنه دیگه نمی تونه خاطراتشو برگردونه
شاید چهره ای اسمی رو کم و بیش به یاد مونده باشه اما دیگه خاطره ای از گذشته نداره
دکتر این کارو کرد تا ا/ت رو پیش خودش نگه داره و تحت نظر داشته باشتش
دکتر می خواست ببینه اونقدری که ا/ت حاظره برای تهیونگ بمیره تهیونگ می تونه ا/ت واقعیو پیدا کنه یا نه
کسی که جای ا/ت رفت همون دوست دختر سابقشه که تو تیمارستان ا/ت رو آزار میداد
با یکم تغیرات و عمل دوقوی ا/ت شد و بجای اون با تهیونگ و جونگ کوک از تیمارستان فرار کردن و تهیونگ نتونست هیچ وقت ات عه واقعیو پیدا کنه
چونگ هی از اول برنامش این بود که مغز ا/ت رو شست و شو بده اما ا/ت سر سخت تر از این حرفا بود
چونگ هی واقعا برادر بزرگتر جونگ کوک بود اما در جبهه ای مخالف با اون
چونگ هی برای این نمی خواست جونگ کوک از وجود همچین شیطانی اینجا خبردار شه وگرنه اگه میفهمید ا/ت رو از شخصیت پشت نقابش مطلع می کرد تا آزاری بهش نرسه
ولی دیگه خیلی دیر شده بود
ا/ت تهیونگو فراموش نکرد که چه اشتباهی با بدلش انجام داده فقط اسمشو به خاطر سپرد تا یه روز ازش انتقام بگیره
چون این تهیونگ بود که نتونست ا/ت عه واقعیو از رو احساس تخشیص بده ته از رو جسمش.....
ا/ت دیگه ا/ت عه سابق نشد اون...
الکساییه که الان دکتر روانیاییه که همسر دکتر روانی ایه که یه روزی بدترین بیمار سرسختش بود
خب بزارین بهتون لگم که دکتر یه سری تغیرات فیزیکی جانبی به ا/ت داده و چهرشو تغییر داده و مغزشو پاک سازی کرده و ا/ت هرکاری هم کنه دیگه نمی تونه خاطراتشو برگردونه
شاید چهره ای اسمی رو کم و بیش به یاد مونده باشه اما دیگه خاطره ای از گذشته نداره
دکتر این کارو کرد تا ا/ت رو پیش خودش نگه داره و تحت نظر داشته باشتش
دکتر می خواست ببینه اونقدری که ا/ت حاظره برای تهیونگ بمیره تهیونگ می تونه ا/ت واقعیو پیدا کنه یا نه
کسی که جای ا/ت رفت همون دوست دختر سابقشه که تو تیمارستان ا/ت رو آزار میداد
با یکم تغیرات و عمل دوقوی ا/ت شد و بجای اون با تهیونگ و جونگ کوک از تیمارستان فرار کردن و تهیونگ نتونست هیچ وقت ات عه واقعیو پیدا کنه
چونگ هی از اول برنامش این بود که مغز ا/ت رو شست و شو بده اما ا/ت سر سخت تر از این حرفا بود
چونگ هی واقعا برادر بزرگتر جونگ کوک بود اما در جبهه ای مخالف با اون
چونگ هی برای این نمی خواست جونگ کوک از وجود همچین شیطانی اینجا خبردار شه وگرنه اگه میفهمید ا/ت رو از شخصیت پشت نقابش مطلع می کرد تا آزاری بهش نرسه
ولی دیگه خیلی دیر شده بود
ا/ت تهیونگو فراموش نکرد که چه اشتباهی با بدلش انجام داده فقط اسمشو به خاطر سپرد تا یه روز ازش انتقام بگیره
چون این تهیونگ بود که نتونست ا/ت عه واقعیو از رو احساس تخشیص بده ته از رو جسمش.....
ا/ت دیگه ا/ت عه سابق نشد اون...
الکساییه که الان دکتر روانیاییه که همسر دکتر روانی ایه که یه روزی بدترین بیمار سرسختش بود
۷۶.۳k
۲۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.