ای که گره هر دشوای به دست تو می گشاید و ای که حدت ...
ای که گره هر دشوای به دست تو می گشاید، و ای که حدت هر سختی به لطف تو نرم می شود …
راه گریز به سوی آسایش و رفع اندوه از تو باید خواست.
نشیب و فرازهای درشت و ناهموار زندگی پیش قدرت تو هموار می شود و به لطف تو تدبیر تو اسباب هر چیز فراهم می گردد.
قضا به نیروی تو جاری است و همه چیز مطابق اراده تو می گذرد.
همه اشیا مشیت تو را ناگفته اطاعت می کنند و به نهی تو اظهار ناکرده باز می ایستند.
آن تویی که در حوادث غم انگیز تو را می خوانند و در پیش آمدهای ناگوار به تو پناه برند.
بلیه دفع نشود مگر آن که تو دفع کنی و بسته گشوده نشود مگر آن چه تو بگشایی.
ای پروردگار !
سختی پیش من آمد که سنگینی آن مرا خرد کرد و و گرفتاری فرا رسید که بار آن مرا به ستوه آورد.
تو آن را با قدرت خویش بر من فرود آورده ای و به فرمان خود سوی من روان ساخته.
آن را که تو آوردی دیگری نبرد و آنچه تو فرستی دیگری باز نگرداند …
بسته تو را دیگری نگشاید و گشاده تو را دیگری نبندد و …
دشوار تو را کسی آسان نگرداند و رها کرده تو را دیگری دست نگیرد.
پس بر محمد و آل او درود فرست، ای پروردگار !…
و به فضلت خود باب فرج را به روی من بگشای و دست اندوه را به قدرت خود از من رفع کن …
در شکایت من نیک بنگر و کام مرا به اجابت مسئول من شیرین گردان و از نزد خود رحمت و گشایشی، نصیب من کن، راه بیرون شدن از این شداید را به زودی فراهم ساز.
و مرا به سبب پرییشانی دل از رعایت واجبات و متابعت سنت باز مدار.
که از آنچه پیش آمد دل تنگ دارم و زیر بار حوادث از اندوه آکنده ام …
تویی که می توانی بلا را از من دور کنی و آن چه گرفتار آن شده ام از من باز گردانی …
این لطف را درباره من انجام ده، هر چند شایسته آن نیستم
ای کسی که تخت پادشاهی عظیم خاص تو است !
(صحیفه سجادیه)
دعای هفتم
راه گریز به سوی آسایش و رفع اندوه از تو باید خواست.
نشیب و فرازهای درشت و ناهموار زندگی پیش قدرت تو هموار می شود و به لطف تو تدبیر تو اسباب هر چیز فراهم می گردد.
قضا به نیروی تو جاری است و همه چیز مطابق اراده تو می گذرد.
همه اشیا مشیت تو را ناگفته اطاعت می کنند و به نهی تو اظهار ناکرده باز می ایستند.
آن تویی که در حوادث غم انگیز تو را می خوانند و در پیش آمدهای ناگوار به تو پناه برند.
بلیه دفع نشود مگر آن که تو دفع کنی و بسته گشوده نشود مگر آن چه تو بگشایی.
ای پروردگار !
سختی پیش من آمد که سنگینی آن مرا خرد کرد و و گرفتاری فرا رسید که بار آن مرا به ستوه آورد.
تو آن را با قدرت خویش بر من فرود آورده ای و به فرمان خود سوی من روان ساخته.
آن را که تو آوردی دیگری نبرد و آنچه تو فرستی دیگری باز نگرداند …
بسته تو را دیگری نگشاید و گشاده تو را دیگری نبندد و …
دشوار تو را کسی آسان نگرداند و رها کرده تو را دیگری دست نگیرد.
پس بر محمد و آل او درود فرست، ای پروردگار !…
و به فضلت خود باب فرج را به روی من بگشای و دست اندوه را به قدرت خود از من رفع کن …
در شکایت من نیک بنگر و کام مرا به اجابت مسئول من شیرین گردان و از نزد خود رحمت و گشایشی، نصیب من کن، راه بیرون شدن از این شداید را به زودی فراهم ساز.
و مرا به سبب پرییشانی دل از رعایت واجبات و متابعت سنت باز مدار.
که از آنچه پیش آمد دل تنگ دارم و زیر بار حوادث از اندوه آکنده ام …
تویی که می توانی بلا را از من دور کنی و آن چه گرفتار آن شده ام از من باز گردانی …
این لطف را درباره من انجام ده، هر چند شایسته آن نیستم
ای کسی که تخت پادشاهی عظیم خاص تو است !
(صحیفه سجادیه)
دعای هفتم
- ۳.۰k
- ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط