یکی از عقده هایی که تو زندگیم داشتم اینه که هیچوقت برام ب
یکی از عقدههایی که تو زندگیم داشتم اینه که هیچوقت برام برف شادی نخریدن😁
یک بار واسه جشن عقد آبجیم نخ شادی خریدیم که خیلیم مزخرف بود و اصلن بو نمیداد که مردم آزاری کنم
یعنی حتی واسه تولدهام هم برف شادی نخریدیم😩
آماااا من این طلسم نعلتی رو شکستم و امروز رفتم خرید و برای تولدم یه برف شادی خریدم😎 بزن کف قشنگه رووو
فقط یکی
سپس برگشتم خونه و داداشم دخل نصفشو آورد😒 انگار نه انگار که واسه هفت روز دیگس و مخصوصا واسه منه؛ من!😐
چرا همیشه یکی پیدا میشه که یه چیزی رو ازت بگیره؟
چون سهممون رو کامل برنمیداریم
باید دوتا برف شادی میخریدم
یا حتی بیشتر
الان که فکرشو میکنم دلم بادکنک هم میخواد
بادکنکهای فراوون
روز قبل تولدم میرم میخرم
فقط ده سال قبل بود که اینطوری واسه تولدم هیجان داشتم
چون میدونستم قراره شلوغ باشه و همه باشن
و اینکه جشن تولدم دقیقا تو شب تولدم بود
اما امسال به خاطر اینکه احتمال تنها بودنم به بهانهی امتحانات نهایی زیاده؛ هیجان دارم😀
اگه دوستام بودن خوب میشد
اما تنهایی هم عالیه و میتونم اونطور که خودم دلم میخواد جشن بگیرم😎
مثل ده سال قبل دقیقا تو شب تولدم
ولی با برف شادی😁
پ.ن: وقتی میگم ده سال پیش ده سال پیش منظورم این نیست که ده سال پیش تولد گرفتم و دیگه نه! قبل و بعد از اون هیچوقت جشن تولدهام تو روز و شب تولدم نبوده؛ حتی جشن تولد ۱۵ سالگی من و ۹ سالگی میم و ۲ سالگی داداشم رو ۶ تیر ۹۶ باهم گرفتیم!😂 یادمه روز عید فطر بود و همه خونمون بودن و منم حسااابی خواب آلود هرچی عکس از اون روز هست من خمارم😅
و نمیفهمم چرا اومدم این چیزا رو اینجا نوشتم؛ اصلن نمیفهمم به دیگران چه ربطی داره که من جشن تولدم چطوری بوده یا چگونه خواهد بود🤔 یا چه ربطی داره که برای من برف شادی خریدن یا نه😁
فقط احساس شادی فراوان بهم دست داد
چقدر حاشیه میرم؛ قرار بود فقط راجع به برف شادی بنویسم😅
#آسیمو #برف_شادی
۱۱ خرداد ۱۳۹۹
یک بار واسه جشن عقد آبجیم نخ شادی خریدیم که خیلیم مزخرف بود و اصلن بو نمیداد که مردم آزاری کنم
یعنی حتی واسه تولدهام هم برف شادی نخریدیم😩
آماااا من این طلسم نعلتی رو شکستم و امروز رفتم خرید و برای تولدم یه برف شادی خریدم😎 بزن کف قشنگه رووو
فقط یکی
سپس برگشتم خونه و داداشم دخل نصفشو آورد😒 انگار نه انگار که واسه هفت روز دیگس و مخصوصا واسه منه؛ من!😐
چرا همیشه یکی پیدا میشه که یه چیزی رو ازت بگیره؟
چون سهممون رو کامل برنمیداریم
باید دوتا برف شادی میخریدم
یا حتی بیشتر
الان که فکرشو میکنم دلم بادکنک هم میخواد
بادکنکهای فراوون
روز قبل تولدم میرم میخرم
فقط ده سال قبل بود که اینطوری واسه تولدم هیجان داشتم
چون میدونستم قراره شلوغ باشه و همه باشن
و اینکه جشن تولدم دقیقا تو شب تولدم بود
اما امسال به خاطر اینکه احتمال تنها بودنم به بهانهی امتحانات نهایی زیاده؛ هیجان دارم😀
اگه دوستام بودن خوب میشد
اما تنهایی هم عالیه و میتونم اونطور که خودم دلم میخواد جشن بگیرم😎
مثل ده سال قبل دقیقا تو شب تولدم
ولی با برف شادی😁
پ.ن: وقتی میگم ده سال پیش ده سال پیش منظورم این نیست که ده سال پیش تولد گرفتم و دیگه نه! قبل و بعد از اون هیچوقت جشن تولدهام تو روز و شب تولدم نبوده؛ حتی جشن تولد ۱۵ سالگی من و ۹ سالگی میم و ۲ سالگی داداشم رو ۶ تیر ۹۶ باهم گرفتیم!😂 یادمه روز عید فطر بود و همه خونمون بودن و منم حسااابی خواب آلود هرچی عکس از اون روز هست من خمارم😅
و نمیفهمم چرا اومدم این چیزا رو اینجا نوشتم؛ اصلن نمیفهمم به دیگران چه ربطی داره که من جشن تولدم چطوری بوده یا چگونه خواهد بود🤔 یا چه ربطی داره که برای من برف شادی خریدن یا نه😁
فقط احساس شادی فراوان بهم دست داد
چقدر حاشیه میرم؛ قرار بود فقط راجع به برف شادی بنویسم😅
#آسیمو #برف_شادی
۱۱ خرداد ۱۳۹۹
۸.۹k
۱۱ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.