عشق حاضر جواب منp55

دیگه نیومد!‬
‫حتی فکر نکرد که منی وجود داره! داغونم کرد!‬
‫- الو آیو
‫از هپروت اومدم بیرون:‬
‫- بله ...‬
‫- کجایی؟‬
‫- همینجام ...‬
‫- چی شد؟میخوای صحبت کنی؟
‫- نه ... نه ... الآن کار دارم بذار واسه بعد!‬
‫- هر طور راحتی ... یه خبر دیگه؟‬
‫- اوف شدی بی بی سی چقدر خبر داری؟! خب بگو!‬
‫- جیهوپ نامزد کرده به زودی قراره ازدواج کنه
‫دیگه واقعا داشتم از حال میرفتم ... خیلی حس بدی داشتم ..
حیهوپ من داشت ازدواج میکرد! چرا؟ من چجوری اون همه خاطر‬ ‫رو فراموش کنم؟ چجوری؟ بغضمو به زور قورت دادم و اروم گفتم:‬
‫- از طرفه من بهش تبریک بگو ... من دیگه باید قطع کنم کاری نداری؟‬
‫- نه عزیزم برو خدافظ!‬
‫گوشی رو قطع کردم ... باورم نمیشد! بازم داشتم بخاطره اون ادمه سنگ دل بعد از این همه مدت‬ ‫اشک میریختم! باهاش از بچگی بزرگ شدم ... انقدر باهاش خاطره دارم که اگه بخوام فراموشش‬ ‫کنم باید همه ی گذشتمو فراموش کنم! چجوری دووم بیارم!؟‬
‫رز - اتفاقی اوفتاده آیو
‫اشکمو سریع پاک کردمو گفتم:‬
‫- نه عزیزم ...‬
‫سریع این دفعه مثل بز رفتم تو اتاقم ... احتیاج داشم تنها باشم ... میخواستم خودمو خالی کنم ...‬
‫اهنگی رو پلی کردم و مشغول گوش دادنش شدم
دیدگاه ها (۰)

عشق حاضر جواب منp56

عشق حاضر جواب منp57

عشق حاضر جواب منp54

عشق حاضر جواب منp53

عشق رمانتیک من❤😎پارت ۱۱ویو جونکوکخیلی اعصابم به هم ریخته بود...

فرار من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط