*◄থৣ یادت نرہ کـہ لبخنـد بزنیـ 💖থৣ►
*◄থৣ یادت نرہ کـہ لبخنـد بزنیـ 💖থৣ►
وقتی مافیا بود اما تو نمیدونستی
𝙿𝚊𝚛𝚝³
هانول : باشه ولی فردا بهم توضیح بده و لطفا آدم هارو نکش باشه ( بغض )
نامی : باشه تو برو بخواب
یک ساعت بعد
سئول
نامی : خب خری دیگه چرا سوتی دادی که بفهمه
کوک : یه بلانسبت بگو هیونگ بعدشم مگه من خواستم که بفهمه
نامی : مهم نیست
کوک : الان کجاست ؟
نامی : تو اتاق
کوک : میشه ببینمش
نامی : باشه بیا
کوک : مرسی
تو اتاقی که هانول هست
کوک : میشه بیدارش کنم
نامی : نه
ا.ت : تو اینجا چیکار میکنی هان
نامی : بیدار بودی ؟
هانول : من الان میخوابم ؟
نامی : نه
هانول : خب پس
هانول : کوک چرا اینجاس
کوک : تو که نذاشتی من توضیح بدم سریع رفتی
من و نامی فقط آدم هایی روکه لایق مرک هستن رو میکشیم
هانول : باشه قبول اما باید برام پاستا بخرین
کوک : ساعت ۱۲ شبه ( کلافه)
هانول : کاری نکن دوباره فرار کنما
کوک : چشم عشقم الان سفارش میدم (خنده)
هانول : خوبه( خنده )
و دوباره همه خندیدن
پایان خوش
وقتی مافیا بود اما تو نمیدونستی
𝙿𝚊𝚛𝚝³
هانول : باشه ولی فردا بهم توضیح بده و لطفا آدم هارو نکش باشه ( بغض )
نامی : باشه تو برو بخواب
یک ساعت بعد
سئول
نامی : خب خری دیگه چرا سوتی دادی که بفهمه
کوک : یه بلانسبت بگو هیونگ بعدشم مگه من خواستم که بفهمه
نامی : مهم نیست
کوک : الان کجاست ؟
نامی : تو اتاق
کوک : میشه ببینمش
نامی : باشه بیا
کوک : مرسی
تو اتاقی که هانول هست
کوک : میشه بیدارش کنم
نامی : نه
ا.ت : تو اینجا چیکار میکنی هان
نامی : بیدار بودی ؟
هانول : من الان میخوابم ؟
نامی : نه
هانول : خب پس
هانول : کوک چرا اینجاس
کوک : تو که نذاشتی من توضیح بدم سریع رفتی
من و نامی فقط آدم هایی روکه لایق مرک هستن رو میکشیم
هانول : باشه قبول اما باید برام پاستا بخرین
کوک : ساعت ۱۲ شبه ( کلافه)
هانول : کاری نکن دوباره فرار کنما
کوک : چشم عشقم الان سفارش میدم (خنده)
هانول : خوبه( خنده )
و دوباره همه خندیدن
پایان خوش
۴۱۸
۲۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.