عشق مافیایی من:)
عشق مافیایی من:)
P_18
(چه خوبم من با این که شرط ها نرسید ولی گذاشتم قدر منو بدونید😎🚶♀.... خوب بچه ها وقتی داستانو از زبون خودم میگم * این علامتمه)
* ات بالاخره بعد یک ساعت آشپز خونه رو تمیز کرد صبحانه هم درست کرد و روی میز چید تا ارباب بیان و بخورن دیگه کم کم بقیه هم بیدار شدن و اومدن پایین.
یونگی : خوب چه عجب قبل من میز رو چیدین کی این کارو کرده
ات:من☺️
یونگی : (وایی چقد. کیوته عع چی دارم میگم اصنم کیوت نیس دختره ی هویج چی می گم خیرسرم بزرگ ترین مافیای کرهم) آها کارت خوبه
جیا: اربابببببببببب کمکککککک
یونگی: چیه چر داد می زنی(عصبانی )
جیا : ارباب اون بیرون ی اقاعه می خواد شما رو ببینه و سر یکی از خدمتکارا هم اصلحه گذاشتهههه میگه اگه نرین اونو میکشه(عر زدن)
یونگی : هیون(داد )
هیون : بله ارباب
یونگی :چند نفر بفرست بیرون انگار بهمون حمله شده
هیون: چشم ارباب
هیون رفت
یونگی ویو:
منم رفتم بیرون ولی با کسی که روبه روم دیدم خشکم زد و باورم نمی شد
ادامه دارد.........
۱۰لایک۴ کامنتت
اسلاید دو عکس هیون عزیزان کراش نزنید😂🔪
P_18
(چه خوبم من با این که شرط ها نرسید ولی گذاشتم قدر منو بدونید😎🚶♀.... خوب بچه ها وقتی داستانو از زبون خودم میگم * این علامتمه)
* ات بالاخره بعد یک ساعت آشپز خونه رو تمیز کرد صبحانه هم درست کرد و روی میز چید تا ارباب بیان و بخورن دیگه کم کم بقیه هم بیدار شدن و اومدن پایین.
یونگی : خوب چه عجب قبل من میز رو چیدین کی این کارو کرده
ات:من☺️
یونگی : (وایی چقد. کیوته عع چی دارم میگم اصنم کیوت نیس دختره ی هویج چی می گم خیرسرم بزرگ ترین مافیای کرهم) آها کارت خوبه
جیا: اربابببببببببب کمکککککک
یونگی: چیه چر داد می زنی(عصبانی )
جیا : ارباب اون بیرون ی اقاعه می خواد شما رو ببینه و سر یکی از خدمتکارا هم اصلحه گذاشتهههه میگه اگه نرین اونو میکشه(عر زدن)
یونگی : هیون(داد )
هیون : بله ارباب
یونگی :چند نفر بفرست بیرون انگار بهمون حمله شده
هیون: چشم ارباب
هیون رفت
یونگی ویو:
منم رفتم بیرون ولی با کسی که روبه روم دیدم خشکم زد و باورم نمی شد
ادامه دارد.........
۱۰لایک۴ کامنتت
اسلاید دو عکس هیون عزیزان کراش نزنید😂🔪
۵.۱k
۰۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.