گر چه من خود ز عدم دلخوش و خندان زادم

گر چه من خود ز عدم دلخوش و خندان زادم
عشق آموخت مرا شکل دگر خندیدن

ای منجم اگرت شق قمر باور شد
بایدت بر خود و بر شمس و قمر خندیدن

#حضرت_مولانا
دیدگاه ها (۱)

آن شب که دهی نور چو مه تا به سحرگاهمن در پی ماه تو چو سیاره ...

عاشقی گر زین سر و گر ز آن سر استعاقبت ما را بدان سر رهبر است...

در کوی خیال خود چه میپوئی تووین دیده به خون دل چه میشوئی توا...

ﺍﯼ ﺗﻦ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﭘﺎﯼ ﺩﻝ ﻭﯼ ﺩﻝ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺩﺍﻣﻨﺖﺩﺍﻣﻦ ﺯ ﺩﻝ ﺍﻧﺪﺭﻣﮑﺶ ﺗﺎ ﺗﻦ ...

📜#غزلیات#رهی_معیری#غزل_بیست_و_هشتمچون #شفق گر چه مرا باده ز ...

🌱🍒بشنیده‌ام که عزم سفر می‌کنی مکنمِهر حریف و یار دگر می‌کنی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط