زور و عشق پارت ۱۳

رفتم پایین رو لبام هم کرم پودر زدم که کبدیش از بین بره یه شاین لب صورتی هم زدم که از اون حال سفیدی در بیاد لبام(فقط پسرا که دارن فیک رو میخونن🤣)
از زبان تهیونگ
مثل اینکه دیشب خیلی دردش اومده اصلا به من چه به درک خوبش کردم اخییشش ولی..ولی من عاشقش شدم نه نه نه نهههه نباید اینطوری بشه اون اگر واقعیت ها رو بفهمه من .. مم..من از دستش میدم
از زبان هنا
رفتم پایی داشتم تهیونگ رو میدیدم که رنگش مثل گچ دیوار بود
+تهیونگ ؟
# ها ..ها چیه بله
+چی شده؟
# ها نه هیچی نشده
+باشه
#تو چرا اومدی پایین مگه خسته نبودی
+نه دیگه بیدار شدم گفتم بیام
#خوب کاری کردی
#اها راستی هنا ۲ روز دیگه جشن تولد یکی از شریکام هست یه لباس مشکی برا خودت سفارش بده چون تم تولد مشکیع در ضمن لباس بازی نباشه
از زبان هنا
چیییی یعنی چی باز نباشههه همه برای خودشون هرچی میخوان بپوشن بعدا من مثل بچه ها یع لباس بسته بپوشممم عمراا این کار رو نمیکنم بزار یه لباس خوشگله مشکی مناسب پیدا کنم(همه ی اینا رو تو دلش گفتع)
رفتم توی برنامه یه لباس مشکیع خیلی کوتاه ۲ تیکه کراپ و دامن بود که دامنش از پشت خیلی خیلی کوتاه بود ک کراپش هم تا زیر سینه هام بود و به کیف مشکی و یه کتونی مشکی و کلی اکسسوری مشکی و خیلی چیزای خوشگل سفارش دادا



بچه ها قرار بود ۲ تا پارت بزارم ولی چون پارت حساس و غیر قابل منتظر بودن پس ۵ یا ۶ تا پارت میزارم