چندپارتیتهکوک

#چندپارتی_تهکوک
P⁸
ته: حق نداره سمت اون بری
+میرم(مست مست)
کوک: عشقمممم بیا یه لب بهم بده دلم برای لب دادنات تنگ شده بود(مست در حد لالیگا)
+باشه عشقم الان میامممممممم
ته:(دست ا/ت و میگیره و میزنه تو دهن)
کوک: چطور جرعت کردی عوضی
ته:(دست میندازه دور کمر ا/ت روی گردنش کیس مارک میزارع)
ویو ته
چند ساعت بعد بلخره رفتیم تو ماشینمون نشستیم و ایندفعه من یونجونگ و اوردم تو ماشین خودم بعد کوک هم با ماشین خودش اومد، تو ماشین که بودیم داشتن رانندگی میکردم دستمو میکشیدم روی رون های ا/ت و لمسش میکرد حس خوبی داشت تا اینکه رسیدیم خونه و اونارو هم خیلی مست بودن خوابوندم و صبح که شد ماجرارو برام تعریف کردن
کوک: خب من که دیشب کار بدی نکردم چون مست بودم
ته:(یونجونگ تو بقل ته) خوب نه فقط زیادی با یونجونگ صمیمی شده بودی
کوک: ایییی شتتتت ولی خوشحالم که شما دوتا بهم رسیدین و اینکه هنوز جای کیس ماکرت از دیشب تاحالا رو گردن یونجونگ
+ای شیطون
ته: یونجونگ
+بله؟
ته: دوست دارم
+من بیشتر (و کیس رفتن)
کوک: اهم اینجا سینگل نشسته
*هردو میخندن*
ته: اها راستی فهمیدم کی خواهرتو کشته بود
کوک:کیییی
ته: بنگچان
کوک: لعنت بهتتتتتت حرومزادههههههه(بنگچان دشمن کوکه)
دیدگاه ها (۲۵)

استوری درخواستی

هعییییییییییییی

#چندپارتی_تهکوک P⁷ویو تهواقعا برام عجیب اون حس دوباره اومده ...

وقتی خواهرت میگه میخوام خاله بشم😂😔🤌🏻نامجون: فکر بدی هم نیستا...

"سرنوشت "P,16...رفتیم و لبایامونو پوشیدم ... رفتیم پایین پیش...

خون‌آشام جذاب من(P:3)

"سرنوشت"p,29...کوک بلند شد و دستم رو گرفت و باهم از پله ها ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط