15مروری بر فرمایشات امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا
15مروری بر فرمایشات امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا
مسلم بن عقیل در نیمه ماه مبارک رمضان طبق فرمان حسین بن علی علیهما السلام به قصد کوفه از مکه حرکت نمود و در مسیر خود وارد مدینه گردید و در ضمن توقف کوتاهی و زیارت قبر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و تجدید عهد با اقوام و عشیره اش به همراه دو نفر راهنما از قبیله قیس به سوی کوفه روان گردید ، این مسافران پس از آنکه مقداری از مدینه فاصله گرفتند راه را گم کرده و در بیابانهای وسیع و شنزار حجاز حیران و سرگردان شدند .
پس از تلاش فراوان هنگامی راه را پیدا نمودند که همراهان مسلم در اثر گرمای شدید و تشنگی جان خود را از دست داده و بدرود حیات گفتند ، ولی مسلم بن عقیل توانست خود را به محلی به نام ((مضیق )) که محل سکونت یک قبیله بیابان گرد بود برساند و از مهلکه نجات یابد .
مسلم بن عقیل پس از رسیدن به ((مضیق )) نامه ای به وسیله یکی از افراد آن قبیله به حضور امام نوشت که در این نامه در ضمن بیان حادثه مرگ همراهان و نجات خویش ، از آن حضرت درخواست نمود که در اعزام وی به کوفه تجدید نظرنموده و در صورتی که صلاح دید ، به جای او شخص دیگری را به این ماءموریت بگمارد ؛ زیرا او این پیشامد را به فال بد گرفته و این سفر را سفری مشئوم می داند .
مسلم در آخر نامه تذکر داد که من تا دریافت جواب نامه به وسیله همین پیک در این محل منتظر خواهم بود.
امام علیه السلام در پاسخ این نامه چنین مرقوم داشت:
می ترسم انگیزه تو در نوشتن این نامه و استعفا و اعتذارکردن از ماءموریتی که بر تو محول کرده ام ، چیزی جز جبن و ترس نباشد ولی این ترس را کنار بگذار و آن ماءموریتی را که بر تو محول کرده ام انجام و به سفر خویش ادامه بده ، وَالسَّلام.
#حدیث#احادیث#روایت#روایات#امام#امامان#معصوم#معصومین#امامت#hadis#imam#شیعه#تشیع#اسلام#اهل_بیت#اهلبیت#حسین#امام_حسین#عاشورا#کربلا#از_مدینه_تا_کربلا#
مسلم بن عقیل در نیمه ماه مبارک رمضان طبق فرمان حسین بن علی علیهما السلام به قصد کوفه از مکه حرکت نمود و در مسیر خود وارد مدینه گردید و در ضمن توقف کوتاهی و زیارت قبر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و تجدید عهد با اقوام و عشیره اش به همراه دو نفر راهنما از قبیله قیس به سوی کوفه روان گردید ، این مسافران پس از آنکه مقداری از مدینه فاصله گرفتند راه را گم کرده و در بیابانهای وسیع و شنزار حجاز حیران و سرگردان شدند .
پس از تلاش فراوان هنگامی راه را پیدا نمودند که همراهان مسلم در اثر گرمای شدید و تشنگی جان خود را از دست داده و بدرود حیات گفتند ، ولی مسلم بن عقیل توانست خود را به محلی به نام ((مضیق )) که محل سکونت یک قبیله بیابان گرد بود برساند و از مهلکه نجات یابد .
مسلم بن عقیل پس از رسیدن به ((مضیق )) نامه ای به وسیله یکی از افراد آن قبیله به حضور امام نوشت که در این نامه در ضمن بیان حادثه مرگ همراهان و نجات خویش ، از آن حضرت درخواست نمود که در اعزام وی به کوفه تجدید نظرنموده و در صورتی که صلاح دید ، به جای او شخص دیگری را به این ماءموریت بگمارد ؛ زیرا او این پیشامد را به فال بد گرفته و این سفر را سفری مشئوم می داند .
مسلم در آخر نامه تذکر داد که من تا دریافت جواب نامه به وسیله همین پیک در این محل منتظر خواهم بود.
امام علیه السلام در پاسخ این نامه چنین مرقوم داشت:
می ترسم انگیزه تو در نوشتن این نامه و استعفا و اعتذارکردن از ماءموریتی که بر تو محول کرده ام ، چیزی جز جبن و ترس نباشد ولی این ترس را کنار بگذار و آن ماءموریتی را که بر تو محول کرده ام انجام و به سفر خویش ادامه بده ، وَالسَّلام.
#حدیث#احادیث#روایت#روایات#امام#امامان#معصوم#معصومین#امامت#hadis#imam#شیعه#تشیع#اسلام#اهل_بیت#اهلبیت#حسین#امام_حسین#عاشورا#کربلا#از_مدینه_تا_کربلا#
۸۷۱
۱۹ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.