★Our ldal★
★Our_ldal★
★ایدال_ما★
پارت ۱۵
ا.ت و هایری : بریم ( از اونجایی که خیلی فوضول بودن رفتن حیاط 😂🐾🧊)
با صحنه ای که دیدم نمیدونم چرا ذوب شدم چه هیکلی داشتن .. کوک بهمون نگاه کرد
کوک : سلام دخترا .. چرا اونجا وایسادین بیاین تو آب
باحرف کوک اعضا نگامون کردن
می سان : نه ..ممن..و.ن
تهیونگ: چرا .. بیاین تو آب الانم هوا گرمه بیاین (بچه اینجا مثلا همه صبحونه خورده بودن قبل از اینکه ا.تا اینا فوضولی کنن خورده بودن اگه فهمیده باشید حرفمومو)
اعضا : آره بیاین تو دیگه یاااا لوس نشین
ا.ت : باشه بزارین مایو هارو بپوشیم بعد میایم
رفتیم بالا
می سان : واقعا می خوایم بریم با هفت آآ پسر شنا کنیم ( از خداتونم باشه )
ا.ت : ببین دارن میگن بهمون لوس میدونید که از اینکه کسی بهم بگه لوس بدم میاد اهه بیاین من کلی ما.یو دارم یکی رو بپوشید
می سان و هایری : اوکی
رفتیم ما.یو هارو پشیدیم و یه هودی تنمون کردیم
رفتیم پایین هودی رو دار (بچه ها من فقط هودی ارو گذاشتم خودتون ما.یو هارو تصور کنید اوکی اولی مال ا.ت دومی مال می سان سومی مال هایری ) اوردیمو پریدیم تو آب جیمین و تهیونگ داشتن منو نگاه می کردن
ا.ت: خوب شد الان
جیمین و تهیونگ هم زمان گفتن : عالی شد بعد بهم نگاه کردن خندم گرفته بود از خنگ و کیوت نگاه کردن بهموشون خندم گرفته بود نمی تونستم کنترلش کنم و خندیدم که باهمون قیافه که بهم نگاه می کردن این دفعه به من نگاه کردن که دارم می خندم همراه هه من هم خندیدن...
.
.
ادمین یونا.:)))
تمام 🔮🧊👾🍷 دستم درد نمی کنه عجب 😂✍️👩💻
★ایدال_ما★
پارت ۱۵
ا.ت و هایری : بریم ( از اونجایی که خیلی فوضول بودن رفتن حیاط 😂🐾🧊)
با صحنه ای که دیدم نمیدونم چرا ذوب شدم چه هیکلی داشتن .. کوک بهمون نگاه کرد
کوک : سلام دخترا .. چرا اونجا وایسادین بیاین تو آب
باحرف کوک اعضا نگامون کردن
می سان : نه ..ممن..و.ن
تهیونگ: چرا .. بیاین تو آب الانم هوا گرمه بیاین (بچه اینجا مثلا همه صبحونه خورده بودن قبل از اینکه ا.تا اینا فوضولی کنن خورده بودن اگه فهمیده باشید حرفمومو)
اعضا : آره بیاین تو دیگه یاااا لوس نشین
ا.ت : باشه بزارین مایو هارو بپوشیم بعد میایم
رفتیم بالا
می سان : واقعا می خوایم بریم با هفت آآ پسر شنا کنیم ( از خداتونم باشه )
ا.ت : ببین دارن میگن بهمون لوس میدونید که از اینکه کسی بهم بگه لوس بدم میاد اهه بیاین من کلی ما.یو دارم یکی رو بپوشید
می سان و هایری : اوکی
رفتیم ما.یو هارو پشیدیم و یه هودی تنمون کردیم
رفتیم پایین هودی رو دار (بچه ها من فقط هودی ارو گذاشتم خودتون ما.یو هارو تصور کنید اوکی اولی مال ا.ت دومی مال می سان سومی مال هایری ) اوردیمو پریدیم تو آب جیمین و تهیونگ داشتن منو نگاه می کردن
ا.ت: خوب شد الان
جیمین و تهیونگ هم زمان گفتن : عالی شد بعد بهم نگاه کردن خندم گرفته بود از خنگ و کیوت نگاه کردن بهموشون خندم گرفته بود نمی تونستم کنترلش کنم و خندیدم که باهمون قیافه که بهم نگاه می کردن این دفعه به من نگاه کردن که دارم می خندم همراه هه من هم خندیدن...
.
.
ادمین یونا.:)))
تمام 🔮🧊👾🍷 دستم درد نمی کنه عجب 😂✍️👩💻
۵.۶k
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.