پارت دوازده فصل دو

پارت دوازده فصل دو
که رفت تو حیاط مقر و تا دونستن مقاومت کردن که از خوش شانسیشون باند پشتیبان امد و یه جنگ جدید شروع شد و چون تعداد افراد تهیونگ از افراد خالش بیشتر بود این پیروزی هم به نام کیم تهیونگ شد اما تیری به بازوی سمت چپ تهیونگ خورد ولی تونستن خالش رو حین فرار دستگیر کنن
تهیونگ. خاله جان محبت رو در حقم با حمله و زخمی کردن من تمام کنی
خاله ته رو خ.ت مینویسم
خ.ت. تو هم محبت رو در حقم با کشتن دخترم کردی (داد)
تهیونگ. سر من داد نزن (عربده)
خ.ت. تو دختر منو کشتی (داد و گریه)
تهیونگ. دختر تو هم کسی که من دوسش داشتم رو کشت(عربده[نگران حنجرشون هستم😂]
خ.ت. اون تورو دوست داشت اون تنها بچه من بود
تهیونگ. مال و اموالم رو دوست داشت یا خودم انقدر که دوست داری دخترت رو
میخوای بفرستم پیشش
خ.ت. ها
تهیونگ تفنگشو به سمت خالش گرفت که مامان ته اومد (کی بهش هی خبر میده)
م.ت. تهیونگ داری چه غلطی میکنی
خ.ت. دیدی خواهر بچت دخترم رو که کشت منم داره میکشه
م.ت. تهیونگ ازت انتظار نداشتم
تهیونگ. منم از خاله انتظار نداشتم وه به باندم حمله کنه و منو زخمی کنه
م.ت. چی ت...
تهیونگ. بسه مامان مشکلو بین خودتون حل کنید از همتون بدم میاد
م.ت. تهیونگ
تهیونگ سوار ماشینش شد و به سمت امارت حرکت کرد که حداقل با دیدن فرشته زندگیش غم هاش فراموش بشه فکر کردن به ات از درد تیری که به بازوش خورده کم می‌کرد و با تمام اشتیاق به سمت امارت حرکت می‌کرد
پرش به زمانی که به امارت رسید
ات ویو
دوست داشتم که خودم برای تهیونگ آشپزی کنم برای همین تمام خدمتکارا رو مرخص کردم تا چند روز و اجوما هم برای دیدن دخترش که تازه بچه دار شده بود رفت
داشتم با تما عشق برای تهیونگ آشپزی میکردم که صدای در امارت به گوشم خورد و با تمام اشتیاق و ذوق به استقبال تهیونگ رفتم
ات‌. سلام ع..
که با دیدن تهیونگ حرف تو دهنش سابید
ات. تهیونگ دستت چیشده حالت خوبه (با نگرانی)
تهیونگ. نگران نباش یه خراشهای کوچیک هست
ات. چطور نگران نباشم وایسا دکتر جانگ رو خبر کنم
تهیونگ. نمی
که با رفت ات با دو به سمت تلفن حرفش قطع شد
..................
خب خیلی زیاد نوشتم ها حمایت زیاد کنید 😉😄
خب ۳۹۵تایی شدیم میزارم
ممنونم
دیدگاه ها (۲۶)

که با رفت ات با دو به سمت تلفن حرفش قطع شد ات زنگ زد به دکتر...

خدمتکار. ارباب مهمون دارید تهیونگ. کیه خدمتکار. نمیدونم گفتن...

پارت یازده فصل دوات ویو از خواب بلند شدم دیدم تهیونگ داره آم...

پارت ششات. تو که جیمین رو میسناسی یونا‌.آرهات. میخوام مدرک ج...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

love Between the Tides³⁸یک هفته بعد تهیونگرفتم کلاس تهیونگ:س...

love Between the Tides²⁸تهیونگصدای آمبولانس رو شنیدم سریع او...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط