اقسام وسوسه (قسمت اول)
اقسام وسوسه (قسمت اول)
وسوسه به دو قسم وسوسهی عملی و وسوسهی فکری تقسیم میشود:
وسوسهی فکری همان خطور تصوّرات، پندارها و خیالات واهی و بی اساس به ذهن انسان است؛ مثلاً مرد به زنش یا زن به شوهرش بدبین میشود و متأسفانه به همین جا هم منتهی نمیشود؛ منجر به انتقام گیری و مصیبتهای بالاتر از آن میگردد.
گاهی تخیّلش به آن جا میرسد که امام زمان«ارواحنافداه» یا ملائکه را میبیند و واقعاً هم گمان میکند که میبیند؛ مثل انسان ترسو، وقتی به قبرستان میرود، میبیند مردهای از قبر بیرون آمده و حقیقتاً هم مرده را میبیند که به دنبال او است؛ آن تخیّل بر روی چشمانش اثر میگذارد، در حالی که نه مردهای از قبر بیرون آمده است و نه کسی او را تعقیب میکند، امّا قوهی تخیّل بر چشم و گوش و سایر اعضا و جوارح او اثر میگذارد.
گاهی وسوسهی فکری به آن جا میرسد که به مقدّسات، به خداوند، به پیامبر«صلیاللهعلیه وآله وسلّم»، به ائمهی طاهرین«سلاماللهعلیهم»، به روحانیت و مراجع تقلید بدبین میشود. در مورد خدا و قرآن دچار شبهه میشود و بالاخره اعصاب او ضعیف میشود و به سرحدّ جنون میرسد و اگر به فریاد خود نرسد، واقعاً دیوانه میشود. زنش را به خاطر هیچ و پوچ طلاق میدهد؛ زیرا خیال میکند زنش بد است. زن از شوهرش به خاطر هیچ و پوچ طلاق میگیرد، فقط به این خاطر که خیال میکند با کسی رابطه دارد. گاهی وسواس به این شکل است.
وسوسهی عملی هم این است که انسان در اعمالش دچار وسواس میشود؛ مثلاً در طهارت و نجاست وسواس پیدا میکند. زود یقین پیدا میکند که فلان چیز نجس شد، امّا دیگر به این سادگی به پاک شدن آن یقین پیدا نمیکند. در مورد نجاست زود باور است، امّا در مورد طهارت دیر به باور میرسد. بدیهی است که این هم نوعی جهل است. اگر زود باور یا دیر باور است، باید در مورد هر دو این طور باشد.
گاه در مورد نمازش غیر متعارف میشود؛ حمد و سورهی خودش را باطل میداند، علاوه بر آن حمد و سورهی امام جماعت را هم باطل میداند. کم کم کارش به آن جا میرسد که نماز جماعت را به طور کلّی ترک میکند.
ادامه در پست بعدی...
#آیت_الله_مظاهری #کتاب #راهکارهای_علمی_درمان_وسواس #وسواس #وسوسه #شیطان #درمان_وسواس #اسراف
وسوسه به دو قسم وسوسهی عملی و وسوسهی فکری تقسیم میشود:
وسوسهی فکری همان خطور تصوّرات، پندارها و خیالات واهی و بی اساس به ذهن انسان است؛ مثلاً مرد به زنش یا زن به شوهرش بدبین میشود و متأسفانه به همین جا هم منتهی نمیشود؛ منجر به انتقام گیری و مصیبتهای بالاتر از آن میگردد.
گاهی تخیّلش به آن جا میرسد که امام زمان«ارواحنافداه» یا ملائکه را میبیند و واقعاً هم گمان میکند که میبیند؛ مثل انسان ترسو، وقتی به قبرستان میرود، میبیند مردهای از قبر بیرون آمده و حقیقتاً هم مرده را میبیند که به دنبال او است؛ آن تخیّل بر روی چشمانش اثر میگذارد، در حالی که نه مردهای از قبر بیرون آمده است و نه کسی او را تعقیب میکند، امّا قوهی تخیّل بر چشم و گوش و سایر اعضا و جوارح او اثر میگذارد.
گاهی وسوسهی فکری به آن جا میرسد که به مقدّسات، به خداوند، به پیامبر«صلیاللهعلیه وآله وسلّم»، به ائمهی طاهرین«سلاماللهعلیهم»، به روحانیت و مراجع تقلید بدبین میشود. در مورد خدا و قرآن دچار شبهه میشود و بالاخره اعصاب او ضعیف میشود و به سرحدّ جنون میرسد و اگر به فریاد خود نرسد، واقعاً دیوانه میشود. زنش را به خاطر هیچ و پوچ طلاق میدهد؛ زیرا خیال میکند زنش بد است. زن از شوهرش به خاطر هیچ و پوچ طلاق میگیرد، فقط به این خاطر که خیال میکند با کسی رابطه دارد. گاهی وسواس به این شکل است.
وسوسهی عملی هم این است که انسان در اعمالش دچار وسواس میشود؛ مثلاً در طهارت و نجاست وسواس پیدا میکند. زود یقین پیدا میکند که فلان چیز نجس شد، امّا دیگر به این سادگی به پاک شدن آن یقین پیدا نمیکند. در مورد نجاست زود باور است، امّا در مورد طهارت دیر به باور میرسد. بدیهی است که این هم نوعی جهل است. اگر زود باور یا دیر باور است، باید در مورد هر دو این طور باشد.
گاه در مورد نمازش غیر متعارف میشود؛ حمد و سورهی خودش را باطل میداند، علاوه بر آن حمد و سورهی امام جماعت را هم باطل میداند. کم کم کارش به آن جا میرسد که نماز جماعت را به طور کلّی ترک میکند.
ادامه در پست بعدی...
#آیت_الله_مظاهری #کتاب #راهکارهای_علمی_درمان_وسواس #وسواس #وسوسه #شیطان #درمان_وسواس #اسراف
۵.۹k
۲۵ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.