تنهایم همانند مسجد بین راه

تنهایم ... همانند مسجد بین راه !

هر که می آید مسافر است ... می شکند !

هم نمازش را ...

هم دلم را ...
دیدگاه ها (۲)

کاش عابر گمشده ات بودممیان شلوغی پیاده روهاکاش آنی بودمکه شب...

شبچون کبوتریاز بام می پردخوابیده ای و منخوابم نمی برد ...

دلم برای " عشق " می سوزداین روزها هستند کسانی کهنام " هرزگی ...

چیزی است در دلمآویخته به بندیتاب میخورد بین بغض های مننه می ...

دلتنگ که میشوی دیگر انتظار معنا ندارد ...یک لحظه فاصله می شک...

گاهی دلم برای خودم تنگ می شودوقتی حصار غربت من تنگ می شودهر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط