با کی حرف میزنی
+ با کی حرف میزنی؟
_ تو افسردگی داشتی بهت تجاوز شده و هیچی نمی گفتی؟ (آروم و عصبی)
+ .....
_ دارم با کی حرف میزنم (داد و عصبی)
+ میگفتم که چی ها؟ مامانم ک آرزو مرگ داره برام بابامو نمیتونم ببینم بابای توهم به بودن من رضایت نداره توهم که .....
یورا: • که با گذاشتن لبای جین حرفم نیمه تموم مونده •
جین: • تحمل اینو نداشتم که فکر کنه دوسش ندارم پس میخواستم بهش ثابت کنم هنوز کسی هست که دوسش داره حالش اصلا خوب نبود 5 مین بعد ازش جدا شدم و محکم بغلش کردم داشت اشک میریخت •
_ هی یورا چیه چیشده؟
+ مامان بفهمه ناراحت میشه(گریه)
_ میدونم که مشکلت این نیست بگو چی شده؟
+ میخوام برم پیش بابام(گریه)
_ میبرمت
+(ذوق)
_ کی بریم؟
+ فردا میشه؟
_ اوهوم
+ راستی
_ هوم؟
+ چرا منو بوسیدی؟
_ یورا من... دوست دارم
+ یوهی هم همینو میگفت
_ اما من اون نیستم
( که بعد از کلی بحث بلخره یورا قبول کرد که هم به عنوان خاهر هم به عنوان دوست دختر کنار جین بمونه)
• صبح •
جین: همیشه زودتر از یورا بیدار میشم پاشدم کارامو انجام دادم صبحانه گذاشتم رو میز رفتم برای ویلا چیزی بخرم پامو که از خونه گذاشتم بیرون دیدم اون یارو یوهی با یه دختر دست تو دست دارن میان سمت ویلا
٪ یورا کجاست؟
_ با چه رویی اومدی اینجا
٪ اونش به تو ربطی نداره بگو یورا بیاد بیرون کارش دارم
_ تو افسردگی داشتی بهت تجاوز شده و هیچی نمی گفتی؟ (آروم و عصبی)
+ .....
_ دارم با کی حرف میزنم (داد و عصبی)
+ میگفتم که چی ها؟ مامانم ک آرزو مرگ داره برام بابامو نمیتونم ببینم بابای توهم به بودن من رضایت نداره توهم که .....
یورا: • که با گذاشتن لبای جین حرفم نیمه تموم مونده •
جین: • تحمل اینو نداشتم که فکر کنه دوسش ندارم پس میخواستم بهش ثابت کنم هنوز کسی هست که دوسش داره حالش اصلا خوب نبود 5 مین بعد ازش جدا شدم و محکم بغلش کردم داشت اشک میریخت •
_ هی یورا چیه چیشده؟
+ مامان بفهمه ناراحت میشه(گریه)
_ میدونم که مشکلت این نیست بگو چی شده؟
+ میخوام برم پیش بابام(گریه)
_ میبرمت
+(ذوق)
_ کی بریم؟
+ فردا میشه؟
_ اوهوم
+ راستی
_ هوم؟
+ چرا منو بوسیدی؟
_ یورا من... دوست دارم
+ یوهی هم همینو میگفت
_ اما من اون نیستم
( که بعد از کلی بحث بلخره یورا قبول کرد که هم به عنوان خاهر هم به عنوان دوست دختر کنار جین بمونه)
• صبح •
جین: همیشه زودتر از یورا بیدار میشم پاشدم کارامو انجام دادم صبحانه گذاشتم رو میز رفتم برای ویلا چیزی بخرم پامو که از خونه گذاشتم بیرون دیدم اون یارو یوهی با یه دختر دست تو دست دارن میان سمت ویلا
٪ یورا کجاست؟
_ با چه رویی اومدی اینجا
٪ اونش به تو ربطی نداره بگو یورا بیاد بیرون کارش دارم
- ۳.۶k
- ۱۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط